مقاله علمی پژوهشی
آموزش عالی
رضا ماحوزی
چکیده
توسعه در معنای جدید آن، نیازمند فرهنگ ویژه خود است؛ بهاینمعنا که از بطن فرهنگ خاصی برمیخیزد و همین فرهنگ، حامی و پشتوانۀ آن است. برپایۀ این سخن، هر کشوری که شکلی از شکلهای توسعه را دنبال کند، بهناچار باید زمینۀ فرهنگی آن را نیز فراهم کند و فرهنگ آن را بسازد؛ درغیراینصورت، توسعه به ضد خود تبدیل میشود. اما تحول فرهنگی معطوف ...
بیشتر
توسعه در معنای جدید آن، نیازمند فرهنگ ویژه خود است؛ بهاینمعنا که از بطن فرهنگ خاصی برمیخیزد و همین فرهنگ، حامی و پشتوانۀ آن است. برپایۀ این سخن، هر کشوری که شکلی از شکلهای توسعه را دنبال کند، بهناچار باید زمینۀ فرهنگی آن را نیز فراهم کند و فرهنگ آن را بسازد؛ درغیراینصورت، توسعه به ضد خود تبدیل میشود. اما تحول فرهنگی معطوف به توسعه، گاهی با حذف برخی از مؤلفههای فرهنگیِ ازپیشموجود همراه میشود. انسانشناسی فرهنگی- که فرهنگ در معنای عام آن را مطالعه میکند- درصدد این است که ازیکسو، با پذیرش اصل نسبیتگرایی فرهنگی، تکثر فرهنگها را بهرسمیت بشناسد و ازسویدیگر، بنا به اقتضاهای توسعه، ملزومات فرهنگی توسعه را درنظر بگیرد و با نگاهی ارزشگذارانه دربارۀ فرهنگها قضاوت کند. این کوشش که به شاخۀ جدیدی از انسانشناسی بهنام انسانشناسی توسعه انجامیده است، تلاش میکند بهکمک منطق بومیهای فرودست، فرادستان توسعهگرا را بهچالش بکشد و آنها را متوجه پیامدهای تصمیمهای شتابزدهشان کند. این نوشتار درصدد است، چالش پیشروی انسانشناسی فرهنگی در جمع این دو مؤلفه را تشریح و راهحلهای پیشنهادشده را تحلیل کند. انسانشناسی در شرایط امروزی ازیکسو در پی ایجاد پیوند میان واقعیتهای چندگانۀ جهان انسانی است و ازسویدیگر، برای حفظ تکثر فرهنگی بهمثابه منبع ذخیرۀ خلاقیت فرهنگی تلاش میکند.
مقاله علمی پژوهشی
مطالعات فرهنگی
محمد حسن پور
چکیده
ادراک شنیداری از مهمترین حواس انسانی است که با احساس حضور او در زندگی زیسته هم آمیخته است. ویژگیهای تحلیلی صدا نه فقط در فیزیک صوت که به انگارههای مجازیِ آن نیز گسترش مییابد. عکسها بهعنوان سندتاریخی، این اینمنظر که محل اجماع ادراک دیداری و حواس دیگرِ انسانی هستند، میتوانند نمایههای صوتی و انگارههای نمادین ...
بیشتر
ادراک شنیداری از مهمترین حواس انسانی است که با احساس حضور او در زندگی زیسته هم آمیخته است. ویژگیهای تحلیلی صدا نه فقط در فیزیک صوت که به انگارههای مجازیِ آن نیز گسترش مییابد. عکسها بهعنوان سندتاریخی، این اینمنظر که محل اجماع ادراک دیداری و حواس دیگرِ انسانی هستند، میتوانند نمایههای صوتی و انگارههای نمادین مجازیِ صدا را در بستر خود ارائه دهند. بنابراین، در متن پیش رو، از تاریخ اجتماعی و فرهنگیِ حواس بهعنوان روش تحقیقِ ادراکِ شنیداری در متن عکس استفاده شده تا لایههای ضمنیِ صوتی در آن مورد تفسیر و تحلیل قرار گیرد. اهمیت کار آنجا خودرا نشان میدهد که عکسهای شهریرا بهعنوان اسنادی درنظر داشته باشیم که توانایی «ثبتِ حسی» موضوعات انسانی در اجتماعات شهری را دارند و بنابراین بیننده -مفسر- میتواند در هنگامه تأویل و تفسیر، از قوه شنیداری بهعنوان یکی از حواس پنجگانه در فهم عکس بهره گیرد. سؤال اما اینجاست که ادراک شنیداری در تحلیل عکس که رابطهای لازم و ملزوم با ادراک دیداری دارد، چگونه میتواند اطلاعات تاریخی درباره متن خود ارایه دهد؟ فرضیه ما آن است که عکسهای شهری به دلیل ثبتِ زندگی روزانه مردم، اطلاعاتی را به جز در فرم و ساختار بصری خود، به صورت داده های ضمنی ثبت میکند که می توان از طریق درک شنیداری-تاریخیِ سند عکاسانه، آن را تحلیل و فهم نمود. نتیجه آنکه ادراک شنوایی آنجا که در اسناد عکاسانه با قوه دیداری تداخل پیدا کند، انبوهی از اطلاعات فرهنگیِ مبتنی بر آگاهی همچون نوستالژیا، خاطرات، و یادها را در بیننده خاص خود ایجاد میکنند؛ بهعلاوه، از طریق ردّ نمایههای صوتیِ ثبتشده در سطح عکس، میتوان بافت تاریخی اجتماعی انسانی، کیفیت زیست و تعاملات زندگیِ روزمره یک مقوله جمعتی را در متن آن مورد مطالعه قرار داد.
مقاله علمی پژوهشی
جامعه شناسی
مجید ازادبخت؛ اصغر فهیمیفر؛ محمدرضا تاجیک
چکیده
رنگ، تنها رنگ نیست؛ نماد، زبان، پیام، دلالت، هنر، قدرت، مقاومت، و سیاست است. رنگ، عنصری دیداری، ارتباطی، و ادراکی است که میتواند احساسات آدمیان را تحریک یا تسکین بخشد و کنش گفتاری و رفتاری آنان را تغییر و جهت دهد. در آموزههای ادیان و نحلههای فکری و سیاسی، از رنگ بهعنوان یک نماد یا عامل تمایز از دیگران بهره گرفته شده و بازنماییها ...
بیشتر
رنگ، تنها رنگ نیست؛ نماد، زبان، پیام، دلالت، هنر، قدرت، مقاومت، و سیاست است. رنگ، عنصری دیداری، ارتباطی، و ادراکی است که میتواند احساسات آدمیان را تحریک یا تسکین بخشد و کنش گفتاری و رفتاری آنان را تغییر و جهت دهد. در آموزههای ادیان و نحلههای فکری و سیاسی، از رنگ بهعنوان یک نماد یا عامل تمایز از دیگران بهره گرفته شده و بازنماییها و قرائتهای متفاوت و متخالفی از رنگ و دلالتهای زبانشناختی و ماورای زبانشناختی آن ارائه شده است. در میان این فراوانی دلالتها، این نوشتار به روشی تحلیلی با بهرهگیری از منابع کتابخانهای، تمرکز خود را بر دلالت سیاسی رنگ قرار داده و با مفروض گرفتن رابطۀ رنگ و سیاست، تلاش کرده است دفتر خود را با اثبات یا ابطال این فرضیه بهپایان برد که: «هر بیرنگی، آنگاه که اسیر رنگِ امر نمادین یا امر واقع میشود، تبدیل به امر سیاسی (با جوهرۀ ستیهندگی یا آنتاگونیستی) میشود. این نوشتار، دو هدف را در خود نهان دارد: نخست، عبور از حصار تعریفهای سنتی از سیاست و امر سیاسی، و طرح سیاست بهمثابه امر هنری و برعکس (هدف نظری)، و دوم، آشنا کردن کنشورزان سیاسی با زبانِ متفاوت از سیاست، که میتواند هم بهمثابه زبان قدرت، و هم زبان مقاومت در جامعۀ امروز ما نقشآفرینی کند (هدف عملی).
مقاله علمی پژوهشی
مطالعات فرهنگی
نعمت الله فاضلی؛ سعید شریفی؛ مریم طلائی
چکیده
رفتار کنشگران اقتصادی را نمیتوان بدون درنظر داشتن تأثیر عامل فرهنگ و بهتنهایی درک کرد. نقش فرهنگ در کنشگری اقتصادی، بهویژه در بین جوانان، بهدلیل اینکه میتواند بر ارزشگذاری رفتار، هدف، و معیار آن تأثیر بگذارد (با اینکه کمتر به آن توجه شده است)، دارای اهمیت راهبردی است؛ ازاینرو، پژوهش حاضر با هدف بررسی برداشتهای فرهنگی ...
بیشتر
رفتار کنشگران اقتصادی را نمیتوان بدون درنظر داشتن تأثیر عامل فرهنگ و بهتنهایی درک کرد. نقش فرهنگ در کنشگری اقتصادی، بهویژه در بین جوانان، بهدلیل اینکه میتواند بر ارزشگذاری رفتار، هدف، و معیار آن تأثیر بگذارد (با اینکه کمتر به آن توجه شده است)، دارای اهمیت راهبردی است؛ ازاینرو، پژوهش حاضر با هدف بررسی برداشتهای فرهنگی از پول در میان نسل جوان انجام شده است. روش بهکاررفته در این پژوهش، کیفی و از نوع تحلیل مضمونهای محتوای مصاحبهها، و جامعۀ آماری پژوهش، دربردارندۀ جوانان 18 تا 32سالۀ فعال در عرصۀ اقتصادی است. روش نمونهگیری هدفمند وابستهبهمعیار و غیرمتجانس بود که با 12 نفر به حد اشباع نظری رسید. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبۀ نیمهساختاریافته بود و اعتبار دادههای گردآوریشده، از طریق شاخصهای موثق بودن، انتقالپذیری، قابلیت وابستگی، و تأییدپذیری از شرایط بیرونی، توصیف عمیق، بازگشت به مصاحبهشوندگان و دو کدگذار، تأیید شد. یافتهها نشان داد که هدفانگاری پول، متناقضنمایی پول، درنظر گرفتن پول بهعنوان بدیل خوشبختی و محک اعتبار اجتماعی، ازجمله معناهای فرهنگی پول در بین نسل جوان بهشمار میآیند. افزونبراین، آنچه سببساز این معناها شده است، جایگزینی کارکرد با کاربرد پول، دوگانگی تربیتی، چیرگی عقل معاش، بازخوانی ارزش و هویت مبتنیبر پول ، تلۀ اجتماعی پول، و ابهام در مراجع پول است. بهطورکلی، یافتههای پژوهش نشان میدهد که ابهام و تناقض در فهم جوانان، سبب چرخش معنای پول، نسبت به گذشته شده، و نقش کاربردی پول را برجستهتر کرده است.
مقاله علمی پژوهشی
آموزش عالی
فرید عزیزی؛ زبیر محمدی بلبان آباد؛ حسین باقری
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی تجربههای زیستۀ استادان و دانشجویان در کلاسهای مجازی در دوره گسترش کرونا است. این پژوهش از نوع کیفی است و به شیوۀ پدیدارشناسی انجام شده است. جامعۀ آماری پژوهش، دربردارندۀ همۀ استادان و دانشجویان دانشگاه کردستان بود که یا سابقۀ شرکت در کلاسهای مجازی را همزمان با شروع بیماری کرونا داشتهاند، یا اینکه در ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی تجربههای زیستۀ استادان و دانشجویان در کلاسهای مجازی در دوره گسترش کرونا است. این پژوهش از نوع کیفی است و به شیوۀ پدیدارشناسی انجام شده است. جامعۀ آماری پژوهش، دربردارندۀ همۀ استادان و دانشجویان دانشگاه کردستان بود که یا سابقۀ شرکت در کلاسهای مجازی را همزمان با شروع بیماری کرونا داشتهاند، یا اینکه در طول این دوران، در کلاسهای یادشده تدریس کردهاند. پژوهشگر، پس از انجام مصاحبه با 31 دانشجو و استاد دانشگاه کردستان، به اشباع نظری دست پیدا کرد. یافتههای این پژوهش، نشان داد که کلاسهای مجازی، در مقایسه با شکل پیشین کلاسها، سبب زوال و از دست رفتن موقعیتها، کارکردها، و نقشهای پرشماری در عرصۀ نهاد دانشگاه شدهاند. بهنظر بسیاری از دانشجویان، با محروم شدن دانشجو از فضای فیزیکی، امکان تعاملات و گفتوگوهای رخداده بین طرفین (دانشجو/ دانشجو، دانشجو/ استاد و استاد/ استاد) بهگونهای غمانگیز از بین خواهد رفت و جای خود را به نوعی فرایند مکانیکی و بانکی انتقال مطالب و مواد آموزشی از یک منبع فرستنده به پیامگیرنده خواهد داد؛ فرایندی که سرانجام، پیامدهای منفیای برای نحوۀ یادگیری، خلاقیت، فعالیت، و توانمندی دانشجویان خواهد داشت. بهنظر استادان نیز شکلگیری و همهگیر شدن این کلاسها در ایران، موجب تغییر نقش استادان در کلاسهای مجازی میشود و آنها از مخزنداری اطلاعاتی در حالت خوشبینانه به حامیان دانش تبدیل میشوند. بهنظر بسیاری از استادان، یکی دیگر از آسیبهای ناخواستۀ این نوع کلاسها، از بین رفتن تعاملات و گفتوگوها، بین اعضای جامعۀ علمی (کنشگران علمی) دانشگاه است.
مقاله علمی پژوهشی
جامعه شناسی
علی فیض اللهی؛ خلیل کمربیگی
چکیده
بیتفاوتی، کنشی منفعلانه است که در آن، افراد از مشارکت فعال و انجام کنشهای دگرخواهانه اجتناب کرده و در مورد مسائل جامعه، بیاعتنا میشوند. هدف از انجام این پژوهش، واکاوی پدیدۀ بیتفاوتی اجتماعی در استان ایلام و یافتن زمینهها و پیامدهای آن است. این مقاله به روش کیفی، مبتنیبر رهیافت نظریۀ زمینهای، و با بهرهمندی از راهبردهای ...
بیشتر
بیتفاوتی، کنشی منفعلانه است که در آن، افراد از مشارکت فعال و انجام کنشهای دگرخواهانه اجتناب کرده و در مورد مسائل جامعه، بیاعتنا میشوند. هدف از انجام این پژوهش، واکاوی پدیدۀ بیتفاوتی اجتماعی در استان ایلام و یافتن زمینهها و پیامدهای آن است. این مقاله به روش کیفی، مبتنیبر رهیافت نظریۀ زمینهای، و با بهرهمندی از راهبردهای نمونهگیری هدفمند (نمونهگیری نظری) انجام شده است. دادههای موردنیاز، از طریق مصاحبه با 28 نفر از صاحبنظران و متخصصان استان ایلام بهدست آمده و با استفاده از روش کدگذاری استراوس و کوربین، در سه مرحلۀ کدگذاری باز، محوری، و انتخابی، تجزیهوتحلیل شده است. برپایۀ یافتههای پژوهش، غفلت از نقش شهروندان، نوع ساختار سیاسی، توقعهای فزاینده، فردگرایی خودخواهانه، زوال وفاداری جمعی، بدهبستان اجتماعی، نابرابریهای اجتماعیـاقتصادی، و انباشتگی فقر و فلاکت، بهعنوان شرایط علّی، تنبلی اجتماعی، ضعف در ابراز وجود، اقتصادزدگی فرهنگ، شکاف قانونی، نارسایی نظام تربیتی، آشفتگی سنت، خویشاوندگرایی، کمکارایی تشکلهای مدنی، و انزواگرایی، بهعنوان شرایط زمینهای، و سرانجام، ناکارآمدی دولت، هیستری اجتماعی، و کژکارکردی رسانهها، بهعنوان شرایط مداخلهگر مشخص شدهاند. برپایۀ یافتههای پژوهش، «بیسازمانی اجتماعی»، بهعنوان هستۀ اصلی پژوهش بهدست آمد که حاصل شرایط علّی، زمینهای، و مداخلهگر است.