نوع مقاله : مقاله مروری
نویسنده
استادیار گروه ارتباطات و فضای مجازی، پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی، و تمدنی وزارت عتف، تهران، ایران
چکیده
آموزش غیرحضوری در دروان کرونا و در روزهای آلودگی هوا، نیاز به تأمین شرایط برای بهبود تجربه آموختن از راه دور برای دانشجویان را بر ما آشکارتر کرد. یکی از تلاشها در این راستا، تجهیز برخی دانشگاههای ایران، به برخی سختافزارها و نرمافزارهای واقعیت مجازی و واقعیت افزوده بوده است. آزمایشگاههای مجهز به تجیهزات متاورس، و آزمایشهای پژوهش بر روی خود متاورس در دانشگاهها، راهاندازی و بهرهبرداری شدهاند تا تجسم مفاهیم ناآشنا یا انتزاعی و انجام آزمایشهای خطرناک یا پرهزینه را تجهیز و تسهیل کنند. منظور از متاورس، دنیای مجازیِ غوطهورانه است که از طریق فناوریهای تولید واقعیت جایگزین در دسترس است. پرسش این است اگر متاورس در خارج از دانشگاه هم در دسترس است، و امکانهای آموختن در آن فراوان هستند، دیگر چه نیازی به دانشگاه است؟ آیا بسط متاورس، با قبض دانشگاه، همراه است؟ آیا دانشگاهها می توانند متاورس را در فعالیتهای آموزشی به کار گیرند ولی کارکرد نهادی خود را حفظ کنند؟ آیا اغلب دانشگاهها به متاورس منتقل خواهند شد؟ آیا ساختار دانشگاهها در متاورس متفاوت خواهد بود؟ پاسخگویی به این پرسشها نیازمند آن است که نسبت زبانی و مناسبات اجتماعی دانشگاه، فناوری، و جامعه را بازاندیشی کنیم که نیازمند بازگشت به مفهوم دانشگاه، توجه به نقطه عطف چرخش انتظارها از دانشگاه، و فراروندهای دگرگونیهای دیجیتال در جامعه است. در این مقاله، ایده دانشگاه و بافت تاریخی آن، تحول گفتمانی چیستی دانشگاه و طرح مفهوم، و ظهور واقعیتهای جایگزین و فضای متاورس را مرور کردیم و نسبت زبانی آنها را بازمفصلبندی کردیم، تا بتوانیم تصویری بزرگ از مناسبات اجتماعی آنها را ترسیم کنیم و نقدی معرفتشناختی بر بحث سازگاری و ناسازگاری متاورس و دانشگاه ارائه دهیم.
کلیدواژهها
موضوعات
ارسال نظر در مورد این مقاله