فارابی و سیاستگذاری فرهنگی
مسعود امید
چکیده
اگر تا کنون فارابی را مؤسس فلسفه اسلامی دانستهاند، زین پس میتوان وی را بهعنوان مؤسس سوبژکتیویتهای خاص در تفکر فلسفی جهان اسلام نیز دانست. نزد برخی از فیلسوفان جهان و نیز در تفکر فلسفی معاصر ایران، بهطورکلی، به امکان گفتوگو میان تفکر فلسفی کلاسیک و فلسفههای جدید اذعان شده است. اما این گفتوگو برای فلسفیاندیشان کلاسیک ...
بیشتر
اگر تا کنون فارابی را مؤسس فلسفه اسلامی دانستهاند، زین پس میتوان وی را بهعنوان مؤسس سوبژکتیویتهای خاص در تفکر فلسفی جهان اسلام نیز دانست. نزد برخی از فیلسوفان جهان و نیز در تفکر فلسفی معاصر ایران، بهطورکلی، به امکان گفتوگو میان تفکر فلسفی کلاسیک و فلسفههای جدید اذعان شده است. اما این گفتوگو برای فلسفیاندیشان کلاسیک ایران از اهمیت مضاعفی برخوردار است چرا که چنین گفتوگویی جزو شرایط امکان حضور در افق فلسفی جدید و همزبانی (و نه لزوماً همرأیی) با آن است. تا کنون تمرین این گفتوگو، کموبیش، بر محور مقولاتی فلسفی از قبیل وجود، ماهیت، علیت، حرکت، غایت، معرفت و... صورت گرفته است. پیشنهاد این مقاله آن است که میتوان و حتی بایسته است که اینبار با طرح یک مسئله اساسی دیگر و گشودن مسیری دیگر به ادامه این گفتوگو پرداخت. مسئله اساسیِ پیشنهادی، پرسش از سوبژکتیویته فلسفه فارابی است. فلسفه فارابی متضمن معرفتشناسی خاصی است و هر معرفتشناسی، کموبیش، مشتمل بر نظریه یا توصیفی در باب سوژه است. حال پرسش این است که سوبژکتیویته منطوی در بحث معرفت نزد فارابی چیست؟ این پرسش از آنرو قابل اعتنا و طرح است که بنیاد مدرنیته را سوبژکتیویته تشکیل میدهد. این نوشتار تلاش میکند با الهام از روششناسی دکارتی در استخراج سوبژکتیویته فلسفی، به استناد متون فارابی همین رویکرد را در آثار فارابی دنبال کند. در نتیجه این وجه، میتوان فارابی را بهعنوان بنیانگذار سوبژکتیویته اسلامی معرفی کرد.
جمال مجمدی
چکیده
تلاش اصلی این مقاله، تبیین نحوه قرائت یا رمزگشایی، مجموعههای تلویزیونی توسط مخاطبان (زنان) است. این پرسش که مجموعههای تلویزیونی، به مثابه گفتمانهایی ترکیبی، چه معناها، ایدهها و ارزشهایی را ( از طریق بهکارگیری یک سری تمهیدات، سازوکارها و شگردهای فنی و نیز به واسطه برخی رمزگان اجتماعی و ایدئولوژیک ) مرجح میسازند و مخاطبان ...
بیشتر
تلاش اصلی این مقاله، تبیین نحوه قرائت یا رمزگشایی، مجموعههای تلویزیونی توسط مخاطبان (زنان) است. این پرسش که مجموعههای تلویزیونی، به مثابه گفتمانهایی ترکیبی، چه معناها، ایدهها و ارزشهایی را ( از طریق بهکارگیری یک سری تمهیدات، سازوکارها و شگردهای فنی و نیز به واسطه برخی رمزگان اجتماعی و ایدئولوژیک ) مرجح میسازند و مخاطبان چگونه این معناها، ایدهها و ارزشها را رمزگشایی و تفسیر میکنند ، موضوع اصلی پژوهش حاضر است. از این منظر، یک مجموعه نوعی «ترکیببندی» عناصر مختلف و گاه متضاد است که حول «نقطه محوری» خاصی حدت یافته است. سوبژکتیویته مخاطبان نیز ترکیبی از عناصر مختلف است. در مواجهه این دو ترکیببندی است که معنا برساخته میشود. در پژوهش حاضر، ابتدا کوشیدهایم با استفاده از روش تحلیلی نشانهشناختی – ساختگرایانه «خوانش مرجح» مجموعه «پرواز در حباب» را تشریح کنیم و سپس با استفاده از روش کیفی بحث گروهی متمرکز، به مطالعه قرائتهای مخاطبان (زنان) از این مجموعه پرداختهایم. از جمله نتایج این پژوهش در بخش نخست، آن است که خوانش مرجح این مجموعه میکوشد نهیلیسم اجتماعی نهفته در پس گرایش افراد به مواد مخدر را پنهان کند و علت اصلی شکلگیری این پدیده را به وجود منابع شر نسبت دهد. در بخش تحلیل قرائتهای مخاطبان مشخص خواهد شد که مخاطبان، قرائت معارضی از این مسئله دارند.