مطالعات فرهنگی
حمید نادری؛ سید محمدعلی موسوی
چکیده
فرهنگ، بهعنوان یکی از اجزای اصلی هر نظام اجتماعی، همواره در معرض انواع بازاندیشیها بوده است که یکی از موارد ایدهسازی، رواج اندیشۀ فروپاشی از سوی جریان نخبگانی است. هدف نوشتار حاضر، بررسی چیستی فروپاشی فرهنگی و شناسایی ریشههای طرح آن از سوی جامعۀ نخبگانی است. برای دستیابی به این هدف، مطالعۀ کیفی از نوع تحلیل محتوای استقرایی ...
بیشتر
فرهنگ، بهعنوان یکی از اجزای اصلی هر نظام اجتماعی، همواره در معرض انواع بازاندیشیها بوده است که یکی از موارد ایدهسازی، رواج اندیشۀ فروپاشی از سوی جریان نخبگانی است. هدف نوشتار حاضر، بررسی چیستی فروپاشی فرهنگی و شناسایی ریشههای طرح آن از سوی جامعۀ نخبگانی است. برای دستیابی به این هدف، مطالعۀ کیفی از نوع تحلیل محتوای استقرایی با مشارکت 12 نفر از نخبگان دانشگاهی و افراد دارای تخصص و تألیف دربارۀ موضوع پژوهش حاضر، انجام شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها نیز از تحلیل مضمون و کدگذاری با نرمافزار Atlas.ti8 استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داد که استفاده از ایدۀ فروپاشی فرهنگی، سبب بههمریختگی مفهومی در بین جریان نخبگانی شده است؛ درحالیکه فرهنگ از بین نمیرود، بلکه ممکن است دچار دگردیسی و تغییر شود. ریشه طرح ایدۀ مذکور به اشکال مختلف تغییرات فرهنگی در سطح جامعه، وقوع فریبکاری تحلیلی در بین جریان نخبگانی، نقش اثرگذار مراکز آموزشی و بدنۀ قدرت و رسانهها در صورتبندی این مفهوم مربوط میشود و ماهیت طرح ایدۀ فروپاشی، در مورد نظام سیاسی موضوعیت داشته و سنخیتی با امر فرهنگی ندارد.