علی خورسندی طاسکوه؛ محمدجواد لیاقتدار
چکیده
زیستن در عصر صورتبندیهای نوین اجتماعی، بدون ارتباط با دیگر عناصر فرهنگی و تمدنی، تقریباً ناممکن به نظر میرسد. امروزه دستیابی به پیشرفت و توسعه نیز مستلزم برخورداری از سطحی مؤثر از همکاریها و تعاملات برونمرزی است. از لحاظ فلسفی و تاریخی، نهاد دانشگاه، هم از منظر کارکردی و هم از منظر رویکردی، دارای سابقهای طولانی در زمینه ...
بیشتر
زیستن در عصر صورتبندیهای نوین اجتماعی، بدون ارتباط با دیگر عناصر فرهنگی و تمدنی، تقریباً ناممکن به نظر میرسد. امروزه دستیابی به پیشرفت و توسعه نیز مستلزم برخورداری از سطحی مؤثر از همکاریها و تعاملات برونمرزی است. از لحاظ فلسفی و تاریخی، نهاد دانشگاه، هم از منظر کارکردی و هم از منظر رویکردی، دارای سابقهای طولانی در زمینه ارتباطات، تبادلات و نزدیکی ملتها و فرهنگها به شمار میرود. یکی از مؤلفههای مهمی که امروزه میتواند به شکل روشمند و علمی، موجب نزدیکی عناصر مختلف تمدنی و فرهنگی شود، مبادلات بیندانشگاهی است. مقاله پژوهشی ـ تحلیلی پیش رو، درصدد پاسخگویی به این سؤال محوری است که با بازشناسی و تقویت کدام یک از نشانگرهای دانشگاهی میتوان به سطح بالاتری از همکاریهای فرامرزی بیندانشگاهی دست یافت. روش تحقیق این مقاله، توصیفی و از نوع پیمایشی است و جامعه آماری آن را اعضای هیئت علمی دانشکدههای علوم انسانی دانشگاههای دولتی ایران تشکیل دادهاند. برای جمعآوری اطلاعات از دو روش گردآوری داده (کمی و کیفی) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز از تکنیکهای آماری، در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی بهره بردهایم.