علی قاسم پور دهاقانی؛ محمدجواد لیاقتدار؛ سید ابراهیم جعفری
چکیده
در سالهای اخیر، «بینالمللی شدن» یکی از مباحث مهم محافل دانشگاهی بوده است. این موضوع دلالت بر تلفیق بُعد بینالمللی، میانفرهنگی و جهانی در اهداف، کارکردها و نحوة آموزش دارد. بومیسازی، نظریه دیگری است که خواهان اشاعه، انطباق و رشد پارادایم دانش، فناوری، هنجارهای رفتاری و سرمایههای فرهنگی و ارزشهای محلی خاص ...
بیشتر
در سالهای اخیر، «بینالمللی شدن» یکی از مباحث مهم محافل دانشگاهی بوده است. این موضوع دلالت بر تلفیق بُعد بینالمللی، میانفرهنگی و جهانی در اهداف، کارکردها و نحوة آموزش دارد. بومیسازی، نظریه دیگری است که خواهان اشاعه، انطباق و رشد پارادایم دانش، فناوری، هنجارهای رفتاری و سرمایههای فرهنگی و ارزشهای محلی خاص در موقعیت خاص است و همچون رویکرد بینالمللی شدن، پاسخی در برابر پدیده جهانیشدن است. هدف مطالعه حاضر، بررسی ماهیت و الگوهای عملی بینالمللی سازی برنامههای درسی و تبیین ربط و نسبت این رویکرد با نظریههای بومیسازی علوم و پدیده جهانیشدن است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی و تحلیلی است که تلاش شده موضوع تحقیق با بهرهگیری از نظریات متخصصان حوزه علوم تربیتی و جامعهشناسی مورد بررسی و نقد قرار گیرد. یافتهها نشان میدهد بومیسازی و بینالمللی شدن یکی از مهمترین لوازم در عصر جهانیشدن، و رویکردی مهم برای احیای تفکر اسلامی در نظام علمی فرهنگی جهان است. اگرچه هر نظام آموزشی طبق آرمانها و اهداف جامعه و با توجه به میزان اهمیتی که برای دانش ملی و دانش جهانی قائل است، راهکارها و فرصتهای خاصی در ارتباط با رویکرد بینالمللی سازی و بومیسازی علوم دارد، اما نظام هایی که دور از هرگونه افراط و تفریط در این زمینه قدم برداشتهاند، توانستهاند نسبت به فرصتها و چالشهای پیش رو، تصمیمات مؤثرتری داشته باشند و در بحث تولید علم و تحقق رسالتهای آموزش عالی، اثربخشتر عمل کنند.
سیدحسین سراج زاده؛ محمدصدیق محمدی
چکیده
در این مقاله معیارهای دینداری از نظر روحانیان و دانشگاهیان مورد بررسی قرار گرفته و مقایسه میشود. منظور از معیارهای دینداری، مبنایی است که بر اساس آن درباره دینداری خود یا دیگران داوری میشود.با استفاده از نظر وبر در مورد رابطه شرایط اجتماعی با تفاسیر و تعابیر دینی و نیز نظریههای عرفیشدن و با توجه به ویژگیهای اجتماعی دو ...
بیشتر
در این مقاله معیارهای دینداری از نظر روحانیان و دانشگاهیان مورد بررسی قرار گرفته و مقایسه میشود. منظور از معیارهای دینداری، مبنایی است که بر اساس آن درباره دینداری خود یا دیگران داوری میشود.با استفاده از نظر وبر در مورد رابطه شرایط اجتماعی با تفاسیر و تعابیر دینی و نیز نظریههای عرفیشدن و با توجه به ویژگیهای اجتماعی دو گروه مورد مطالعه، از جمله ارتباط بیشتر دانشگاهیان با نهادهای علمی و ارزشهای مدرن، این فرضیه مطرح شد که روحانیان و دانشگاهیان معیارهای متفاوتی برای داوری درباره دینداری دارند و دانشگاهیان تأکید بیشتری بر جنبههای عام اخلاقی و تأکید کمتری بر جنبههای مناسکی، جمعی و اخلاق شرعی یا فقهی دارند.با استفاده از پرسشنامهای که بر اساس یک مدل دینداری چندبعدی طراحی شد، نظر پاسخگویان دربارة میزان اهمیت معرِّفهای مختلف ابعاد دینداری برای داوری درباره دینداری افراد پرسیده شد.یافتههای پژوهش نشان داد که دانشگاهیان و روحانیان در معیارهای دینداری مورد نظر خود، تأکید متفاوتی بر ابعاد مختلف دینداری دارند. درحالیکه از نظر روحانیان، تمامی ابعاد دینداری دارای اهمیت زیاد و تقریباً یکسانی بودند، دانشگاهیان تأکید ویژهای بر جنبههای عام اخلاقی داشتند.
محمدسعید ذکایی؛ محمدجواد اسماعیلی
چکیده
مطالعات تجربی انجامشده در حوزه فرهنگ دانشگاهی در ایران نشان از جامعهپذیری و فرهنگپذیری دانشگاهی ناکارآمد و منفعل دانشجویان و جدایی و بیگانگی آنها از ساختار، فرایند و فرهنگ دانشگاهی مطلوب دارد. احساس و نگرش بیقدرتی، بیهنجاری، انزوای اجتماعی و در کل بیگانگی از خود، فرایند تحصیل، فضای دانشگاه، اساتید و دیگر دانشجویان به طور ...
بیشتر
مطالعات تجربی انجامشده در حوزه فرهنگ دانشگاهی در ایران نشان از جامعهپذیری و فرهنگپذیری دانشگاهی ناکارآمد و منفعل دانشجویان و جدایی و بیگانگی آنها از ساختار، فرایند و فرهنگ دانشگاهی مطلوب دارد. احساس و نگرش بیقدرتی، بیهنجاری، انزوای اجتماعی و در کل بیگانگی از خود، فرایند تحصیل، فضای دانشگاه، اساتید و دیگر دانشجویان به طور فزاینده در اندیشه و احساس طیف قابل توجهی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم انسانی و اجتماعی رواج یافته است. پژوهش حاضر با الهام از روششناسی تلفیقی به دنبال آن است تا پدیدارشناسی تجربه بیگانگی تحصیلی و دانشگاهی را از منظر دانشجویان و بر اساس تجربه زیسته و روایت آنها بازسازی و تشریح کرده و ضمن نشان دادن ویژگی و عوامل اجتماعی درونی و بیرونی مؤثر بر این تجربه، سنخشناسی از نوع و میزان آن به دست داده و در نهایت استراتژیها و واکنش دانشجویان به این تجربه را آشکار سازد. طراحی تحقیق مبتنیبر مصاحبههای نیمهساختیافتة کیفی است که در سنت نظریه مبنایی با حدود 40 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم انسانی و اجتماعی شهر تهران انجام شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد مؤلفههای اصلی تجربه بیگانگی تحصیلی و دانشگاهی ضمن ارتباط و تأثیرپذیری مستقیم از سیاست فرهنگ، آثار و پیامدهای اجتماعی، روانی و اقتصادی مهمی در زندگی دانشجویان دارد. فاصلهگزینی یا بیگانگی دانشگاهی هدفمند، تطابق گزینشی با انتظارات و هنجارهای شناختی دانشگاهی و ایجاد هماهنگی و تعادل بین نیازها و ارزشهای شخصی با خود دانشگاهی و رسمی (خردهفرهنگ شاگرد اولیها) گونههای عمدة تجربه بیگانگی و استراتژیهای مواجهه با آن برای دانشجویان محسوب میشوند.
ابراهیم فیاض؛ حسین سرفراز؛ علی احمدی
دوره 4، شماره 4 ، دی 1390، صفحه 91-116
چکیده
مطالعة آثار و عملکردهای مکانی و فضایی به عنوان بخشی از رفتارهای انسان در مطالعات نشانهشناختی امروزی کاربرد دارد. این آثار انسانساخت حاوی اطلاعات و معانی است که موضوع بحث دانش نشانهشناسی است. ازآنجاکه چشمانداز فرهنگی منعکسکننده فرهنگ حاکم بر آنهاست، میتواند معانی مورد نظر خالق اثر یا «انسان» را نشان ...
بیشتر
مطالعة آثار و عملکردهای مکانی و فضایی به عنوان بخشی از رفتارهای انسان در مطالعات نشانهشناختی امروزی کاربرد دارد. این آثار انسانساخت حاوی اطلاعات و معانی است که موضوع بحث دانش نشانهشناسی است. ازآنجاکه چشمانداز فرهنگی منعکسکننده فرهنگ حاکم بر آنهاست، میتواند معانی مورد نظر خالق اثر یا «انسان» را نشان دهد؛ ازاینرو نشانهشناسی «چشماندازهای فرهنگی» یکی از راههای فهم و کشف معنا در محیط زندگی انسان است و در این راستا چشماندازهای فرهنگی به مثابه «متن» و «زمینه» یا «بافت» مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرند. برای فهم این متنها یا زمینهها از طریق چشماندازهای فرهنگی میتوان به نحوه دلالت نشانهها و معانی موجود در آنها پی برد. این پژوهش به دنبال آن است که به کمک دانش و روش نشانهشناسی، معنا و محتوای چشماندازهای فرهنگی را روشن کند. همچنین نقش نمادها و نشانههای فرهنگی در تولید معنا را تبیین کند. این پژوهش نشان میدهد که در چشماندازهای فرهنگی به عنوان «متن» و هم «زمینه» و با لحاظ شرایط زمانی، نشانهها و نمادهای فرهنگی نقش مهمی در تفسیر و فهم معناهای نهفته در آنها ایفا میکند. چون این آثار به عنوان واقعیتهای خارجی و عینی در ارتباط با حقیقت درونی و باطنی انسان است که از طریق آنها میتوان معنای مورد نظر را کشف و تفسیر کرد.
علی ربانی خوراسگانی؛ وحید قاسمی؛ رسول ربانی؛ مهدی ادیبی سده؛ نادر افقی
چکیده
هدف از این مقاله تحلیل جامعهشناختی شیوههای تولید علم، بررسی رویکردهای نوین در این زمینه، تشریح رویکردهای موجود در ارتباط با کاربرد الگوی بومی در تولید دانش و سرانجام دستیابی به رهیافتهای حاصل از تحلیل و بحثهای مذکور به منظور برنامهریزی در فضای تولید دانش در جامعه ایران بود. پس از بررسی رویکردهای مطرح در جامعهشناسی علم، ...
بیشتر
هدف از این مقاله تحلیل جامعهشناختی شیوههای تولید علم، بررسی رویکردهای نوین در این زمینه، تشریح رویکردهای موجود در ارتباط با کاربرد الگوی بومی در تولید دانش و سرانجام دستیابی به رهیافتهای حاصل از تحلیل و بحثهای مذکور به منظور برنامهریزی در فضای تولید دانش در جامعه ایران بود. پس از بررسی رویکردهای مطرح در جامعهشناسی علم، مراحل مختلف توسعة این علم بررسی شد. از سوی دیگر چون تولید علم فرایندی درگیر در ساختارهای اجتماعی و ارتباطات اجتماعی است، به منظور طرح و بررسی تحولات اخیر در شیوه تولید دانش، سه پارادایم یا الگوی نظری تولید دانش مورد تحلیل و نقد قرار گرفتند. همچنین کاربرد الگوی بومی در تولید دانش مورد بررسی قرار گرفت و دو دسته رویکرد در این زمینه معرفی شدند که هریک ایدههایی را در ارتباط با دانش بومی و بومیسازی دانش مطرح کردند. در پایان کوشش شده تا به این پرسش پاسخ داده شود که رهیافت مباحث مطرحشده برای جامعه ایران چه مواردی میتواند باشد؟
آذر قلیزاده؛ نرگس کشتی آرای؛ مریم سهرابی رنانی
چکیده
هدف از این پژوهش، مطالعه «نقش بهکارگیری مهارتهای مدیریت تنوع فرهنگی مدیران دبیرستانهای شاهینشهر در ارتقای سطح مشارکت اجتماعی دانشآموزان در سال تحصیلی 89-1388» بود. نتایج پژوهش نشان داد میانگین مشارکت اجتماعی دانشآموزان بر حسب میزان بهکارگیری مهارتهای مدیریت تنوع فرهنگی تفاوت معناداری داشت و با افزایش مهارتهای ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، مطالعه «نقش بهکارگیری مهارتهای مدیریت تنوع فرهنگی مدیران دبیرستانهای شاهینشهر در ارتقای سطح مشارکت اجتماعی دانشآموزان در سال تحصیلی 89-1388» بود. نتایج پژوهش نشان داد میانگین مشارکت اجتماعی دانشآموزان بر حسب میزان بهکارگیری مهارتهای مدیریت تنوع فرهنگی تفاوت معناداری داشت و با افزایش مهارتهای مدیریت تنوع فرهنگی مدیران، میزان مشارکت اجتماعی دانشآموزان نیز ارتقا یافته بود. از طرفی میانگین مشارکت اجتماعی دانشآموزان بر حسب میزان بهکارگیری مهارتهای مدیریت تنوع دینی ـ مذهبی و بر حسب میزان بهکارگیری مهارتهای مدیریت تنوع قومی ـ نژادی نیز متفاوت و معنادار بود؛ ازاینرو میتوان عامل بهکارگیری مهارتهای مدیریت تنوع فرهنگی (در ابعاد تنوع قومی ـ نژادی و تنوع دینی ـ مذهبی) توسط مدیران را در افزایش سطح مشارکت اجتماعی دانشآموزان مؤثر دانست.
بهمن زندی؛ سید مهدی سمایی؛ مسعود شهبازی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی خودرونوشتههای تهران و اردبیل است. با اینکه خودرونوشتهها قابلیت این را دارند که بتوانند موضوعی برای مطالعه در علوم مختلف قرار گیرند، تاکنون مطالعهای جامع و علمی در مورد خودرونوشتهها در ایران صورت نگرفته و فعالیتهای انجامشده در این ارتباط تنها محدود به جمعآوری و دستهبندی نوشتهها شده است. در این پژوهش ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی خودرونوشتههای تهران و اردبیل است. با اینکه خودرونوشتهها قابلیت این را دارند که بتوانند موضوعی برای مطالعه در علوم مختلف قرار گیرند، تاکنون مطالعهای جامع و علمی در مورد خودرونوشتهها در ایران صورت نگرفته و فعالیتهای انجامشده در این ارتباط تنها محدود به جمعآوری و دستهبندی نوشتهها شده است. در این پژوهش به این پدیده از دیدگاه علم زبانشناسی نگریسته شده است. مسائلی که در این تحقیق مورد توجه قرار گرفتهاند عبارتند از: بررسی نوع نمادهای بهکاررفته، بررسی نوع خطوط، مضامین مختلف خودرونوشتهها، بررسی تأثیر نوع خودرو بر نوشتهها، بررسی گرایش خودرونوشتهها به لحاظ هویتی و مطالعه گرایش خودرونوشتههای دارای مضمون اسم خاص به جنسیت خاص. نتایج مطالعه نشان میدهد خودرونوشتههای این دو شهر از میان نمادهای زبانی، تصویری و ریاضی بیشتر از نماد زبانی بهره بردهاند و به لحاظ خط از میان خطهای فارسی و لاتین بیشتر از خط فارسی برای نگارش استفاده شده است. در هردو شهر، نوع خودرو بر مضمون خودرونوشتهها تأثیر دارد و به لحاظ مضمون، بیشترین گرایش به مضمون مذهبی است. در هر دو شهر مورد مطالعه به لحاظ هویتی خودرونوشتهها بیشتر به سمت هویت ملی ـ اسلامی گرایش دارند. در مورد گرایش جنسیتی اسمهای خاص در هر دو شهر تهران و اردبیل گرایش به جنسیت مذکر است.
اکبر زارع شاهآبادی؛ مهدی ابراهیمی
چکیده
فرایند هویت مشخص میکند که فرد از لحاظ روانی و اجتماعی کیست و چه جایگاهی دارد؛ به بیان دیگر، هویتیابی، کنشگر اجتماعی را قادر میسازد که برای پرسشهای بنیادی معطوف به کیستی و چیستی خود پاسخ مناسب و قانعکنندهای پیدا کند. بحران هویت فرهنگی به معنای گسستن و بیگانه شدن انسان از اصل و ریشههای فرهنگی است که در آن زیسته و با آن آمیخته ...
بیشتر
فرایند هویت مشخص میکند که فرد از لحاظ روانی و اجتماعی کیست و چه جایگاهی دارد؛ به بیان دیگر، هویتیابی، کنشگر اجتماعی را قادر میسازد که برای پرسشهای بنیادی معطوف به کیستی و چیستی خود پاسخ مناسب و قانعکنندهای پیدا کند. بحران هویت فرهنگی به معنای گسستن و بیگانه شدن انسان از اصل و ریشههای فرهنگی است که در آن زیسته و با آن آمیخته و نیاز به پیوستن به اصل و ریشههای فرهنگی دیگر دارد که در قالب فراموشی و یا کمارزش دانستن فرهنگ و آداب و رسوم فردی و بیتوجهی به آن بروز مییابد. هدف این مطالعه، بررسی برخی از عوامل مرتبط با بحران هویت فرهنگی در بین دانشآموزان دبیرستانی تبریز است که به شیوه پیمایشی انجام شده است. در این بررسی به منظور تبیین و تعریف بحران هویت فرهنگی، نظریات نظریهپردازان کنش متقابل نمادین با نظریه پارسونز تلفیق شده و بر نظریه بحرانهای هابرماس انطباق داده شده است. لازم به ذکر است بحران هویت فرهنگی با متغیرهایی چون میزان علاقهمندی و توجه به زبان قومی و تاریخ مشترک، میزان تقید نسبت به انجام اعمال دینی و سنتها، میزان تأثیرپذیری از دوستان و همسالان و... سنجیده شده است. نتایج تحلیلهای نشان میدهد متغیرهای تأثیرپذیری از گروه دوستان و همسالان، تحصیلات فرد، جنسیت و تأثیرپذیری از ماهواره به ترتیب بیشترین اثرات را در تبیین متغیر وابسته یعنی بحران هویت فرهنگی داشته و حدود 41 درصد از واریانس بحران هویت فرهنگی را تبیین کردهاند. همچنین متغیر طبقه اجتماعی نیز نتوانسته سهمی در تبیین متغیر وابسته داشته باشد.
یعقوب احمدی
چکیده
توجه به مقوله فرهنگ در حیطه سیاست امر تازهای است. عمده مباحث مطرحشده در رابطه با فرهنگ سیاسی در جامعه علمی ایران مبتنیبر تز کلاسیک آلموند و وربا یعنی بحث «فرهنگ مدنی» بوده است. نوشتار حاضر در راستای واکاوی پیوند فرهنگ و سیاست، تأکید خود را بر بررسی گونهشناسی فرهنگ سیاسی مبتنیبر تز نوپدید اینگلهارت و ولزل (2005؛ 2009) نهاده ...
بیشتر
توجه به مقوله فرهنگ در حیطه سیاست امر تازهای است. عمده مباحث مطرحشده در رابطه با فرهنگ سیاسی در جامعه علمی ایران مبتنیبر تز کلاسیک آلموند و وربا یعنی بحث «فرهنگ مدنی» بوده است. نوشتار حاضر در راستای واکاوی پیوند فرهنگ و سیاست، تأکید خود را بر بررسی گونهشناسی فرهنگ سیاسی مبتنیبر تز نوپدید اینگلهارت و ولزل (2005؛ 2009) نهاده است. این نوشتار از نظر کنترل شرایط پژوهش یک بررسی پیمایشی، از نظر وسعت پهنانگر و از نظر زمانی، مقطعی است (نیمة دوم سال 1388). جامعه آماری آن کلیة افراد بالای 18 سال شهر سنندج و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 340 نفر تعیین شده است. پرسشنامة طراحیشده با روایی سازههای مناسب (بر اساس ضریب آلفای کرونباخ) برحسب نسبت سن، منطقه محل سکونت و تحصیلات افراد توزیع شده است. نتایج تحقیق حاکی از وجود نوع فرهنگ سیاسی مستعد دموکراسی در میان مردم ساکن سنندج است. نتایج همچنین نشان از وجود رابطه مثبت میان انتخاب رویکرد متساهلانة قومی در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و نوع دموکراتیک فرهنگ سیاسی دارند.