مقاله علمی پژوهشی
عبدالله گیویان؛ شهرام احمدی
چکیده
یک آگهی تبلیغاتی به مثابه متنی رسانهای از تمهیدات گوناگونی برای انتقال پیام به مخاطبان خود استفاده میکند. در میان این تمهیدات، روایت و روایتگری عامل مهمی در صورتبندی متن آگهی است و ساختار روایتی بسیاری از آگهیهای تلویزیونی، از ویژگیها و عناصر یک داستان کوتاه بهره میگیرد. حوزههای روایتشناسی، تبلیغات و بازاریابی، مطالعات ...
بیشتر
یک آگهی تبلیغاتی به مثابه متنی رسانهای از تمهیدات گوناگونی برای انتقال پیام به مخاطبان خود استفاده میکند. در میان این تمهیدات، روایت و روایتگری عامل مهمی در صورتبندی متن آگهی است و ساختار روایتی بسیاری از آگهیهای تلویزیونی، از ویژگیها و عناصر یک داستان کوتاه بهره میگیرد. حوزههای روایتشناسی، تبلیغات و بازاریابی، مطالعات تلویزیون و ارتباطات، در سامان یافتن هدفمندِ واحدهای متنی این نوع آگهیها دخالت میکنند و از سویی دیگر به همراه رمزگان فرهنگی، مجرای ارتباط متن با جهان خارج از آن به شمار میروند. نقطة آغاز پژوهش، بر اساس تمایز نظری میان روایت و داستان، تفکیک میان «آگهیهای داستانی» از آگهیهایی است که ساختار داستانی بر روایت آنها غالب نیست. در وهله نخست، با بررسی پهنانگر، آگهیهای داستانی مورد مطالعه از منظر ساختار روایت به چهار دستة مختلف تقسیم شده است. کنشگران دخیل در این آگهیها نیز بر اساس نحوة ارتباط با کالاها و موضوعات مورد تبلیغ، به چهار نوعِ کلی دستهبندی شدهاند. در نهایت، با اتخاذ رویکردهای نشانهشناسی و تحلیل گفتمان انتقادی، مطالعة عمقی نمونهها نشان میدهد قطببندی اشخاصِ داستانی در این متون بر «مصرف» یا «اطلاعِ» آنها از ویژگیهای کالاها و خدمات مبتنی است و این آگهیها به دلیل ماهیت متنی خود، امکان خوانشهایی متفاوت و گاه متضاد با خوانش آرمانی و رسمی را فراهم میسازند.
مهدی منتظرقائم؛ بشیر معتمدی
چکیده
در این مقاله از میان سه منظر برای بررسی تلویزیون یعنی مخاطبان، محتوای برنامه و نظام تولید، منظر سوم مورد تأکید قرار گرفته و با بررسی نظام تولید برنامههای دینی تلویزیون، تلاش شده است تا ضوابط شفاف و غیرشفاف برنامههای دینی به عنوان بخشی از نظام تولید تبیین گردد. بستر یا چهارچوب نظری این بررسی تئوری های مرتبط با اقتصاد سیاسی رسانه ...
بیشتر
در این مقاله از میان سه منظر برای بررسی تلویزیون یعنی مخاطبان، محتوای برنامه و نظام تولید، منظر سوم مورد تأکید قرار گرفته و با بررسی نظام تولید برنامههای دینی تلویزیون، تلاش شده است تا ضوابط شفاف و غیرشفاف برنامههای دینی به عنوان بخشی از نظام تولید تبیین گردد. بستر یا چهارچوب نظری این بررسی تئوری های مرتبط با اقتصاد سیاسی رسانه است که مفاهیمی همچون مالکیت، اقتصاد سیاسی و هژمونی را در نظام تولید و کنترل از طریق ضوابط مؤثر می داند. روش دستیابی به این مقصود، مطالعه کیفی بوده است که در آن از سویی اسناد سازمان صدا و سیما بررسی شده و از سوی دیگر با دستاندرکاران تولید برنامههای دینی در سطوح مختلف، مصاحبه عمقی صورت گرفته تا از مجموع آن بتوان به چشماندازی در این رابطه دست یافت. از مجموعه مباحث میتوان نتیجه گرفت که ضوابط برنامههای دینی در ابتدا صرفاً شامل نبایدهای حوزههای مختلف دینی اعم از اعتقادات، اخلاق و احکام میشود، اما در ادامه ضوابط خودساختهای در برنامههای دینی ساری و جاری میشود که تثبیت هژمونی مورد نظر را به ذهن متبادر میسازد.
مقاله علمی پژوهشی
حسن چاووشیان؛ سیدجواد حسینی رشت آبادی
چکیده
تحول در روابط اجتماعی همواره میتواند برتری مردان بر زنان را به چالش بگیرد. با پدیدار شدن «گرایش به بحرانی»، مردان به یک ایدئولوژی جدید نیاز خواهند داشت که همچنان مشروعیت پدرسالاری را حفظ کند. این ایدئولوژی یک «مردانگی ایدئال» عرضه میکند که الگوی «بهنجار» مردبودگی را دوباره تثبیت میکند. ریوین کانل این «الگو» ...
بیشتر
تحول در روابط اجتماعی همواره میتواند برتری مردان بر زنان را به چالش بگیرد. با پدیدار شدن «گرایش به بحرانی»، مردان به یک ایدئولوژی جدید نیاز خواهند داشت که همچنان مشروعیت پدرسالاری را حفظ کند. این ایدئولوژی یک «مردانگی ایدئال» عرضه میکند که الگوی «بهنجار» مردبودگی را دوباره تثبیت میکند. ریوین کانل این «الگو» را مردانگی هژمونیک نامیده و معتقد است به دلیل پایانناپذیر بودن فشار عوامل مشروعیتزدا، مردانگی هژمونیک همواره در حال تحول خواهد بود.این پژوهش با استفاده از نظریه کانل و روش کیفی (سنخ ایدئالسازی وبری) در ابتدا از فیلمهای سالهای اولیه انقلاب و ارزشهای انقلابی که در آن سالها تبلیغ میشد، یک «سنخ ایدئال مردانگی سنتی» برساخته و سپس ارزشهای مردانهای را که در پُرفروشترین فیلمهای سینمایی سالهای ١٣57 تا ١٣٨8 مورد تأیید و تشویق بودهاند با آن سنخ ایدئال مقایسه کرده است. از مقایسه 32 سنخ ایدئال بهدستآمده، چهار دورة متمایز مشخص شده و سنخ ایدئال هر دوره برساخته شد. نتایج حاصل از مقایسة آنها با هم نشاندهندة صادق بودن نظریة کانل در مورد تغییرپذیری مردانگی هژمونیک همگام با تحولات اجتماعی است.
مقاله علمی پژوهشی
محمدتقی ایمان؛ نسیبه زنجری؛ ابراهیم اسکندری پور
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی سیستم معانی ذهنی مصرفکنندگان موسیقی صورت گرفته است. مشارکتکنندگان این پژوهش را 21 نفر از دانشجویان ساکن خوابگاههای دانشگاه شیراز تشکیل میدهند. محققان از رویکرد کیفی نظریة زمینهای و تکنیک جمعآوری اطلاعات مصاحبة عمیق بهره جستهاند. دادهها به کمک نرمافزار کیفی Nvivo مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی سیستم معانی ذهنی مصرفکنندگان موسیقی صورت گرفته است. مشارکتکنندگان این پژوهش را 21 نفر از دانشجویان ساکن خوابگاههای دانشگاه شیراز تشکیل میدهند. محققان از رویکرد کیفی نظریة زمینهای و تکنیک جمعآوری اطلاعات مصاحبة عمیق بهره جستهاند. دادهها به کمک نرمافزار کیفی Nvivo مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. تحلیل دادههای پژوهش و مدل پارادایمی ساختهشده نشان میدهد شرایط زمینهای برای مشارکتکنندگان شامل «بافت فضایی» خوابگاه با زیرمجموعه تناسب زمانی ـ مکانی، اقتضای سنی و هویت جمعی است که در این میان «مُدگرایی» و روند «بازار جهانی موسیقی» به عنوان شرایط مداخلهگر تأثیرگذار هستند. مشارکتکنندگان با قرار گرفتن در شرایط فوق، راهبردهای «جایگزینی و گسترش موسیقی» و افزایش «ضریب غیبت ذهنی» را اتخاذ میکنند و درنتیجة بهکارگیری این راهبردها، پیامد «انگارهسازی» برای مشارکتکنندگان مطرح میشود. انگارهسازی متضمن این مطلب است که مشارکتکنندگان به نوعی تصویرسازی ذهنی در برابر موسیقی میپردازند که در دو سوی یک طیف از همذاتپنداری تا فرافکنی در نوسان است.
مقاله علمی پژوهشی
امین پروین؛ سید عبدالامیر نبوی
چکیده
امروزه جنگ به یکی از مهمترین معرّفهای خاورمیانه در رسانههای غربی تبدیل شده است. با این حال، جنگ که به شکلی نازیبا، تصویری هولناک از خاورمیانه در اذهان عمومی به وجود آورده، به شکلی عادی در زندگی ساکنان خاورمیانه تکرار میشود. از طرفی جنبشهای ضد جنگ در غرب انگشت اتهام خود را هم به سوی گروههای تروریستی این سوی عالم و هم سیاستمداران ...
بیشتر
امروزه جنگ به یکی از مهمترین معرّفهای خاورمیانه در رسانههای غربی تبدیل شده است. با این حال، جنگ که به شکلی نازیبا، تصویری هولناک از خاورمیانه در اذهان عمومی به وجود آورده، به شکلی عادی در زندگی ساکنان خاورمیانه تکرار میشود. از طرفی جنبشهای ضد جنگ در غرب انگشت اتهام خود را هم به سوی گروههای تروریستی این سوی عالم و هم سیاستمداران جنگطلب خود نشانه رفتهاند. این مقاله با تأکید بر روزمره شدن جنگ (به عنوان پدیدهای فرهنگی و چندبُعدی) در خاورمیانه و ضد جنگ در جوامع غربی (بهویژه امریکا) به بررسی این موضوع در چهار فصل میپردازد. به عبارت دیگر فرض اصلی نویسنده چنین است: جنگ به عنوان مفهومی فرهنگی در جوامع خاورمیانه (با تأکید بر ایران) همچون کلیّتی بر زندگی مردم سایه انداخته؛ به نحوی که به بخشی از زندگی روزمره آنها تبدیل شده است. در مقابل «ضد جنگ» در جوامع غربی (با تأکید اصلی بر جامعه امریکا)، در همین وضعیت و موقعیت قرار دارد. به همین منظور در این مقاله، از رویکردهای نظری مارکس، وبر، زیمل، لوکاچ، دوسرتو، فوکو، هال و فیسک استفاده میشود. دادههای این مقاله در شرایط سال 1387 و به کمک روشهای کیفی (گفتگو، مشاهده و تحلیل خبر) جمعآوری شدهاند.
مقاله علمی پژوهشی
ناصر باهنر؛ طاهره جعفری کیذقان
چکیده
این مقاله به بیان تأثیرات تلویزیون در عرصه فرهنگ با تأکید بر مقولههای هویت قومی و ملی میپردازد. نتایج طرحشده که حاصل بخشی از یک پژوهش علمی در مرکز تحقیقات صدا و سیما است نشان میدهد از سویی در سه بخش برنامههای طنز، خبر و سریال در برخی مقولههای هویت پیامهایی به طور متوالی از تلویزیون ایران پخش شده و بینندگان در معرض این پیامها ...
بیشتر
این مقاله به بیان تأثیرات تلویزیون در عرصه فرهنگ با تأکید بر مقولههای هویت قومی و ملی میپردازد. نتایج طرحشده که حاصل بخشی از یک پژوهش علمی در مرکز تحقیقات صدا و سیما است نشان میدهد از سویی در سه بخش برنامههای طنز، خبر و سریال در برخی مقولههای هویت پیامهایی به طور متوالی از تلویزیون ایران پخش شده و بینندگان در معرض این پیامها قرار گرفتهاند؛ و از سوی دیگر تماشای تلویزیون تأثیری بر هویت قومی افراد نداشته است. در رابطه با هویت ملی نیز نتایج رگرسیون چندمتغیره ثابت میکند میزان تماشای تلویزیون پس از متغیرهای گسترة شبکه ارتباطی و میزان اعتماد به نفس افراد وارد معادله شده و به عنوان سومین عامل تأثیرگذار شناخته شده است. در مجموع، بهرغم اینکه تلویزیون ایران در مورد هرکدام از مقولههای مورد بررسی هویت، پیامهایی را تولید و پخش میکند، اما این پیامها در کنار سایر عوامل تأثیرگذارند و تلویزیون پس از سایر متغیرهای نظام اجتماعی، عامل مؤثری بر نگرش مخاطبان در مورد هویت بوده است. همچنین این بررسی نشان داد برخلاف نظریه کاشت گربنر، در ایران تلویزیون بر ذهن مخاطبان تأثیر کاشتی نداشته و مردم بیشتر تحت تأثیر سایر متغیرهای نظام اجتماعی هستند.
مقاله علمی پژوهشی
حسام الدین آشنا؛ محمدرضا روحانی
چکیده
هویت یکی از پیچیدهترین مفاهیم در حوزه علوم انسانی و اجتماعی به شمار میرود؛ پدیدهای چندوجهی که از مناظر مختلف، مبانی و معانی گوناگونی را نمایان میسازد. در یک نگاه کلی میتوان هویت را حاصل دیالکتیک نظام ذهنی و ساختار اجتماعی و فرهنگی قلمداد نمود؛ رویکردی که هویت را در کنار غیریت مورد توجه قرار داده و بدین سان واحد تحلیل خود و ...
بیشتر
هویت یکی از پیچیدهترین مفاهیم در حوزه علوم انسانی و اجتماعی به شمار میرود؛ پدیدهای چندوجهی که از مناظر مختلف، مبانی و معانی گوناگونی را نمایان میسازد. در یک نگاه کلی میتوان هویت را حاصل دیالکتیک نظام ذهنی و ساختار اجتماعی و فرهنگی قلمداد نمود؛ رویکردی که هویت را در کنار غیریت مورد توجه قرار داده و بدین سان واحد تحلیل خود و دیگری را در حوزه هویت برجسته میسازد؛ اما وقتی از هویت فرهنگی سخن میگوییم نسبت هویت با مفاهیم پیچیدهای چون فرهنگ و ملیت، کلافی درهمتنیده را پدیدار میسازد که مفهوم هویت را با رویکردهای نظری گوناگون مواجه میسازد. این معنا در مورد ایران از اهمیت والایی برخوردار است زیرا منابع هویتی ایرانی، اسلامی و غربی هرکدام در دورهای و به نحوی در انباشت هویتی ایرانیان تأثیر گذاشته و هویت فرهنگی ایرانی معاصر را پدید آوردهاند. در این راستا میتوان دو رویکرد هویتی را در نظر گرفت: رویکرد توصیفی که ناظر به حال و گذشته است و رویکرد تجویزی یا سیاستی که ناظر به سیاستهای هویتی است. در رویکرد تجویزی، مؤلفههای هویتی مفاهیمی عام، انتزاعی و کلی هستند چراکه اساساً تغییر و تحول هویتی حرکتی تدریجی و البته آرام در نظر گرفته میشود. با لحاظ نمودن این مبنا در سیاست هویتی، میتوان مؤلفههای اصلی هویت فرهنگی ایرانیان را در پنج حوزه تحلیل کرد: دیانت، زبان، جغرافیای فرهنگی، تاریخ و حافظه فرهنگی و نظام اجتماعی.