نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار جامعهشناسی، گروه جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
2 کارشناسارشد جامعهشناسی، گروه جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
چکیده
مکتب قرآن، اولین و قدیمیترین جریان اسلامگرای اهل تسنن در ایران، در چهار دهه اخیر بهلحاظ ساختاری و گفتمانی مراحل گوناگونی را گذرانده است. هدف این مقاله بررسی سازوکارهای اجتماعی مؤثر بر گرایش کردها به مکتب قرآن، در مرحله سوم تطور گفتمانیـساختاری این جریان ــ از میانه دهه 1370 هجری تا کنون ــ با روش گراوندد تئوری است. بنابر مطالعات وکاوشها، از دلایل اصلی گرایش کردها به مکتب قرآن تجربه نوعی زندگی جمعی با ویژگیهای بارزی، همچون همدلی، روابط گرم و صمیمی، روابط شخصی و همبستگی جمعی است، درحالیکه روابط اجتماعی حاکم بر جامعه بزرگتر بهسمت نوعی روابط جامعهای حرکت کرده که ویژگیهای بارزش سرد بودن و ابزاری بودن، حسابگری، فردگرایی فزاینده، بیگانگی و روابط غیرشخصی است. مدعای اثر حاضر این است که با گسترش نفوذ و پهنه جهان جامعهای و هژمونی قواعد و مختصات آن، ساکنان دلزده از جامعه به عزیمت و ترک این جهان و پناه جستن در نوعی جهان اجتماعی روی میآورند؛ مکتب قرآن با مختصات شبهاجتماع گونهاش یکی از پناهگاههاست. این نوع جدید هجرت در دوران مدرن ماست؛ هجرتی نه مبتنی بر حرکت مکانی و گسست فیزیکی از اجتماع پیشینی ــ چنانکه در صدر اسلام روی داد و امروز در رأس هیاهوی تبلیغاتی دولت اسلامی (داعش) است ــ بلکه مبتنی بر جهتدهی فعال و مستمر به پیوندهای اجتماعی روزانه فرد مکتبی و تأکید بر روابط درونگروهی، با تضعیف روابط فرد با فضای بیرون از آن. حاصل این فراگرد، خلق جهان خاص مکتب قرآن است؛ هجرت ایمانی به دنیای روابط تنگاتنگ درونگروهی امتِ مطهر، بدون گسست فیزیکی از جامعه نامطهر سابق.
کلیدواژهها
موضوعات
ارسال نظر در مورد این مقاله