پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران2008-184710420171222Iranians’ Attitudes toward and their Moral Judgment of Market Place Shrewdnessنگرش و قضاوتهای اخلاقی ایرانیان در مورد مفهوم فرهنگی «زرنگی»12134710.22631/jicr.2018.1132.1925FAمحمد علیایت الهیاستادیار، آموزش زبان انگلیسی، گروه زبان انگلیسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سپیدان، سپیدان، ایران.Journal Article20170219The cultural concept of <em>zerangi</em> (market place shrewdness) is semantically ambivalent between two senses: shrewdness and wiliness or craftiness. The aim of the study was to investigate Iranians’ attitudes toward the concept of <em>zerangi </em>(market place shrewdness). It also aimed at investigating the Iranians’ moral judgments in this regard. Using data collected from 200 personal weblogs, this study employed content analysis to investigate the semantic aspects of <em>zerangi</em>. It also used five discourse completion tasks to find out Iranians’ attitude toward and moral judgment of the concept in question. Thirty-three university students of the Jahrom University and 20 university professors of the Shiraz University and the University of Isfahan were included in this study. The results suggested that the participants had a negative attitude toward this concept in its pejorative form. Also, the analysis of results indicated that the majority of the participants in the study preferred unambiguous and absolute judgmental terms to ambiguous ones as an explanation for success stories, suggesting that Iranians prefer making absolute moral judgments to relative ones. هدف این پژوهش، بررسی این مسئله است که نگرش و قضاوتهای اخلاقی ایرانیان در مورد مفهوم فرهنگی «زرنگی» چیست. واژه فرهنگی زرنگی، دارای تضاد معنایی است و ازیکسو بهمعنای زیرکی و از سوی دیگر بهمعنای حیله و تزویر بهکار میرود. این پژوهش با استفاده از اطلاعات جمعآوریشده از ۲۰۰ وبلاگ شخصی و با بهکارگیری روش تحلیل محتوایی، نگرش ایرانیان به مفهوم فرهنگی زرنگی را بررسی کرده است. همچنین، پژوهشگر از آزمون تکمیلی مباحثهای استفاده کرده است تا دریابد که ایرانیان تا چه اندازه در ارزشگذاری رفتارهایی که با برچسب زرنگی قابلتوصیف هستند، از قضاوتهای اخلاقی مطلق استفاده میکنند. شرکتکنندگان در پژوهش، ٣٣ نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی در دانشگاه جهرم و ۲۰ نفر از استادان رشتههای علوم انسانی در دانشگاههای شیراز و اصفهان بودند. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که اگرچه واژه «زرنگی» مفهومی دوپهلو دارد، اما اکثر شرکتکنندگان در این پژوهش، به مفهوم منفی این واژه توجه بیشتری داشتهاند. علاوهبر این، هنگامیکه از مصاحبهشوندگان خواسته شد که در مورد نمونههای رفتاری که میتوانست با برچسب زرنگی توصیف شود، قضاوت کنند، بسیاری از آنها مفاهیم غیرمبهم و مطلق را بر مفاهیم مبهم و نسبی ترجیح دادند.پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران2008-184710420171222The Iranian, Cultural Imagology in the Mirror of Polak's Itineraryتصویرشناسی فرهنگی ایرانیان در آیینۀ سفرنامه پولاک233934810.22631/jicr.2018.1272.2032FAتورجزینیونددانشیار، زبان و ادبیات عرب، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایرانپروینامیریکارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایرانJournal Article20170307The imagology is an attempt to better understand the judgment of others about ourselves and also to remove the layers of the text, and to understand facts or distortions, alterations, and the special perceptions that make it possible for the reader to understand the work of literature as the effect of the author's thoughts and perceptions. The purpose of this paper is to illustrate the history of the images depicted by Edward Polak, a German travel writer, about the lifestyle, livelihood, customs, traditions, habits and social norms of Iranians of the Qajar era. The article is based on "text readability in the light of Imagology" in a descriptive way. The present study firstly presents its readings on Polak's narrative at two general levels, with a positive and negative look, then the examples of positive-looking text images in the form of the alignment and admiration of "me" from the geography of the "West" to the culture of " the other "(Iran) in the" East ". And secondly, considering the negative view based on the common pattern of Orientalism in the dimensions of the epistemological contradictions between the two identities of "me" and "the other" with regard to the position of the "West" and "East" in the dimensions of stereotyping and extension, magnifying the contrasts, and humiliating and insulting, has read the images.تصویرشناسی، تلاشی است برای شناخت دقیق و بهتر قضاوت دیگران دربارۀ خود و نیز کنار زدن لایههایی از متن و فهم واقعیتها یا تحریفها، دیگرسازیها، و دریافتهای خاصی که درک اثر ادبی را بهعنوان جلوهگاه اندیشهها و برداشتهای ذهنی نویسنده برای مخاطب ممکن میسازد. هدف این مقاله، تبیین تاریخیـفرهنگی تصویرهایی است که ادوارد پولاک، سفرنامهنویس آلمانی، از سبک زندگی، اوضاع معیشتی، آدابورسوم، سنتها، عادتها و هنجارهای اجتماعی ایرانیان دوران قاجار ترسیم کرده است. این مقاله مبتنیبر «خوانش متن در پرتو رویکرد تصویرشناسی» به روش توصیفیـتحلیلی است. پژوهش حاضر، ابتدا خوانش خود را بر روایت پولاک در دو سطح کلی و بهصورت نگاه مثبت و نگاه منفی مطرح کرده است، سپس مصداقهای تصویرهای متن با نگاه مثبت را در قالب همسانانگاری و تحسینگری «من» از جغرافیای «غرب» به فرهنگ «دیگری» (ایران) در «شرق»، بررسی کرده است. و در سطح دوم، با درنظر گرفتن نگاه منفی وی که مبتنی است بر الگوی رایج شرقشناسی در ابعاد تضاد و تقابلهای شناختشناسانۀ میان دو هویت «من» و «دیگری» با توجه به موقعیت «غرب» و «شرق» در ابعاد کلیشهپردازی و تعمیمسازی، بزرگنمایی تقابلها، و تحقیر و توهین، به خوانش تصاویر پرداخته است.پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران2008-184710420171222Content Analysis of the First Secondary School PersianTextbooks on the Basis of Paying Attention to Components of the Cultural Capitalتحلیل محتوای کتابهای فارسی دوره اول متوسطه برحسب میزان توجه به مولفه های سرمایه فرهنگی416534910.22631/jicr.2018.1412.2132FAمحمدحرفتی سبحانیکارشناس ارشد برنامهریزی درسی، گروه علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایرانموسیپیریدانشیار برنامه ریزی درسی ، گروه علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایرانJournal Article13951226The purpose of the present research was the studying the degree of attention paid to components of the cultural capital in the first secondary school Persian textbooks. the present study is an applied and according method is quantitative that were used descriptive and content analysis research method due to the nature of study.The population included in all content of first secondary schoolPersian textbooks during 2015-2016 school year. The sample was equal population. The tool of research included in the self mode content analysis check-list cultural capital with regard to Bourdieu's theories that for estimate check-list validity, were used content validity. Reliability through scott method was calculated for l 89/45 percent . Frequency measurement method and Shannon entropy were used for data analysis. The findings study showed that the institutionalized component has the least degree of attention. Objectified component in all books has sufficient coefficient and in, Persian and Thinking and Life Style books have the highest degree if importance While the embodied component in spite of favorable attention in Heavenly Messages and Social Studies books, No rightful place in Thinking and Lifestyle and Persian books.هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب های فارسی دوره متوسطه اول، برحسب میزان توجه به مولفه های سرمایه فرهنگی بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و با توجه به ماهیت آن از روش تحقیق توصیفی از نوع تحلیل محتوا استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل محتوای تمامی کتاب های فارسی دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 95-94 بوده و نمونه آماری نیز با جامعه آماری یکسان در نظر گرفته شد. ابزار پژوهش شامل سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته سرمایه فرهنگی برحسب نظریه بوردیو بود که برای برآورد روایی سیاهه تحلیل از روایی محتوایی استفاده شد. پایایی سیاهه تحلیل نیز از طریق روش اسکات برابر 54/89 درصد محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از سنجش فراوانی وروش آنتروپی شانون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مولفه نهادینه از کمترین میزان توجه برخوردار بوده و مولفه عینیت یافته از بالاترین میزان اهمیت برخوردار است در حالی که مولفه تجسمیافته که بیشترین ارتباط را با درس فارسی دارد جایگاهی درخور ندارد.پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران2008-184710420171222The Role of Cultural and Identity Differences in Self-expression of Iranian Users of Social Networking Sites; A Case Study of Students of Tehran University, Amirkabir University, and Sharif University of Technologyنقش تفاوتهای فرهنگی و هویتی در خودابرازی کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی؛ مورد مطالعه،دانشجویان دانشگاههای تهران، امیرکبیر و صنعتی شریف678735010.22631/jicr.2018.1445.2159FAحمیدهمولاییاستادیار علوم ارتباطات و رسانه، دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران، تهران، ایرانزهرامجدی زادهدانشجوی کارشناسی ارشد ارتباطات، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20170422Social media with their features such as interactivity, participatory, and user-generated content have provided a great opportunity for self-expression of the users. However, cultural differences affect the extent and modality of users’ self-expression. This study aims to investigate the modality of self-expression of Iranian users of the social networking sites. In doing so, an online survey was conducted among the students of three Iran universities: University of Tehran, Amirkabir University of Technology, and Sharif University of Technology. A total of 371 students participated in the study. Having conducted quantitative analysis, the study results showed that women and ethnic minorities are more inclined to support their cultural differences compared to men and ethnic majority group. Supporting cultural differences was observed more among Shia religious majority group. Religious minorities expressed less tendency to create content in social networking sites and as a result support their religious identity.شبکههای اجتماعی، با قابلیتهای خاص خود ازجمله مخاطبمحوری، مشارکتی و تعاملی بودن، امکان گمنامی، و نظارت ناکافی، امکانات بالقوهای را برای خودابرازی کاربران فراهم کردهاند. باوجوداین، تفاوتهای فرهنگی، در چگونگی خودابرازی کاربران در شبکههای اجتماعی تأثیرگذار است. این مقاله نقش تفاوتهای فرهنگی را در خودابرازی دانشجویان سه دانشگاه تهران، امیرکبیر، و صنعتی شریف، در شبکههای اجتماعی فیسبوک و گوگلپلاس، بررسی و تبیین کرده است. به این منظور، یک پرسشنامه آنلاین، طراحی و بهصورت تصادفی، برای دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد سه دانشگاه یادشده که کاربران شبکههای اجتماعی بودند، فرستاده شد. تعداد 371 دانشجو به سؤالات پرسشنامه پاسخ دادند. نتایج تحلیل کمّی دادهها نشان میدهد که زنان، در مقایسه با مردان و اقلیتهای قومی، در مقایسه با گروه اکثریت، تمایل بیشتری به حمایت از تفاوتهای فرهنگی خود در شبکههای اجتماعی دارند، اما این فعالیت در گروه اکثریت دینی (شیعه)، بیش از اقلیتهای دینی ایران است و اقلیتهای دینی ـدر مقایسه با شیعیانـ به میزان کمتری به تولید محتوا در مورد حمایت از مذهب خود پرداختهاند.پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران2008-184710420171222Understanding of the Other in Cyberspace; Study of Political Parties in Iran, Fundamentalists and Reformistsفهم دیگری در فضای مجازی؛ مطالعه دو جناح سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب8911835210.22631/jicr.2018.921.1775FAوحیدشالچیاستادیار گروه جامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایرانسرکورحیمیکارشناسی ارشد جامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایرانJournal Article20170318The Iranian society- despite wishes or some ideals or in a controversy way stereotypes - is a sophisticated society with high level of diversity across the class, ideologies, life styles etc. Therefore surviving of this historical entity requires a set of cultural trait, which fascinates social interactions across the diversity. This article based on Bakhtin and Bauman theoretical view, concerns on the imaginization of each other through Reformist and Pricipalist political blocs. Through thematic analyses, it studies a sample of websites of two main wings of Iranian power field. The article looks to characterize the image of “self” and “other” that is created through political websites. The main questions are how they represent other and self. This is important if we want to problemize the dialogue in Iran. The results show that this way of narrative can not be a proper abscess for understanding the other as a key needs for Iranian circumstance. it almost shows a “bearable other” which can bear for our dignity not its deserved. In other word not for their right or merit but for their generosity.جامعه ایران مانند هر جامعه بزرگ دیگری ترکیبی از نیروهای اجتماعی مختلف است که زیستن آنها در یک جامعه منوط به حفظ حداقلی از فضای اشتراک است؛ ازاینرو، ایماژی که نیروهای اصلی اجتماعی جامعه از رقیب خود عرضه میکنند، دارای اهمیت است، زیرا این تصور از دیگری، چشماندازها و چالشهای تفاهم در کشور را مشخص میکند. این مقاله با بهرهمندی از نظریههای باختین و باومن به فهمِ دیگری در سیاست ایران ـبا محوریت فضای مجازیـ میان دو جریان اصولگرایی و اصلاحطلبی پرداخته است.این مقاله از روش تحلیل مضمون استفاده میکند و گزیدهای از وبگاههای دو جناح را برای تحلیل انتخاب میکند. این مقاله تصور از «خود» و «دیگری» نزد اصولگرایان و اصلاحطلبان را با توجه به آنچه آنها در وبگاههایشان از «خود» و «دیگری» بازنمایی کردهاند، بررسی میکند. سرانجام، براساس مضمونهایی که از وبگاههای دو جناح یادشده استخراج شد، تصور آنها از هم نه برمبنای «فهم دیگری»، بلکه برمبنای «تحمل دیگری» بازنمایی شده است.پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران2008-184710420171222A Comparative, Historical Study of Gender Representation in Persian, English, and French Textbooks in Iran within a Seventy-year Period (1938-2015) with an Interdisciplinary Approachبررسی تطبیقی سیر تاریخی نمود جنسیت در کتابهای درسی فارسی، انگلیسی، و فرانسه در ایران در یک بازه 70 ساله (1391-1316) با رویکرد میانرشتهای11915035310.22631/jicr.2018.1442.2157FAمسعوداله یاریدانشآموخته کارشناسی ارشد، آموزش زبان انگلیسی، گروه انگلیسی دانشکده زبان و ادبیات خارجی، دانشگاه اصفهان، ایران.سعیدکتابیدانشیار، زبانشناسی کاربردی، گروه زبان انگلیسی دانشکده زبان و ادبیات خارجی، دانشگاه اصفهان، ایرانJournal Article20170418Gender is an important cultural issue towards which there are different views in different cultures. Investigating the similarities and differences among cultures can shed light knowing that cultures. In this regard, educational systems play a vital role, either directly or indirectly, in familiarizing students with different cultures, and textbooks are recognized as one of the most important tools for framing students’ intellectual framework. This way, the specific purpose of the present study is to examine the representation of gender in Persian, English, and French textbooks written in a seventy-year old period (i.e. from 1938 to 2015). In this regard, nine textbooks including: 3 Persian textbooks written in 1940 (1319), 1984 (1361), and 2012 (1391); 3 French textbooks written in 1937 (1316), 1988 (1367), and 2012 (1391); and 3 English textbooks written in 1940 (1319), 1984 (1361), and 2012 (1391) were gathered and investigated. The results of qualitative content analysis and frequency measures showed similarities and differences regarding the representation of gender in the textbooks that seem to have been less visible. Moreover, in English and French textbooks, there are some traces of bias towards females. The results of the present study could open new vistas towards intercultural relationships among Iran, England, and French.یکی از مسائل مهم فرهنگی در جوامع، موضوع جنسیت است که نمود آن و نگرش در مورد آن در فرهنگها و جوامع مختلف، شباهتها و تفاوتهای بنیادینی دارد. بررسی شباهتها و تفاوتهای بینفرهنگی میتواند به شناخت بهتر فرهنگها کمک کند. نهادهای آموزشی در جوامع نیز بهعنوان ارکان تأثیرگذار در فرهنگ، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، از این مسئله تأثیر میپذیرند. در اینمیان، کتابهای درسی بهعنوان یکی از ابزارهای مهم در پیریزی چارچوب فکری دانشآموزان شناخته میشوند. هدف مقالۀ حاضر، بررسی شباهتها و تفاوتهای نمود جنسیت در کتابهای درسی فارسی، انگلیسی، و فرانسه در ایران در طول یک دوره زمانی هفتادساله (1391-1316) است. کتابهای بررسیشده در این پژوهش، 9 جلد کتاب درسی اول دبیرستان شامل کتابهای فارسی سالهای 1319، 1363، و 1391، کتابهای فرانسه مربوط به سالهای 1316، 1367، و 1391، و کتابهای انگلیسی سالهای 1319، 1360، و 1391 است. استفاده از روشهای تحلیل محتوای کیفی و فراوانیسنجی در این پژوهش، نشانگر شباهتها و تفاوتهایی است که بهنظر میرسد تاکنون کمتر بهچشم آمده است. علاوهبر این، در کتابهای درسی انگلیسی و فرانسه مورد استفاده در ایران، شواهدی دالّ بر وجود شباهتها و تفاوتهایی در زمینه جنسیتی شدن محتوای کتابهای درسی انگلیسی و فرانسه وجود دارد. یافتههای پژوهش حاضر میتواند مسیر کسب بینش بهتر درباره ارتباط میانفرهنگی بین ایران، فرانسه، و انگلیس را هموار کند.پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران2008-184710420171222Persian Linguistic and Rhetorical Pathology in The Telegram Communication Networkآسیبشناسی زبانی و بلاغی زبان فارسی در شبکه ارتباطی تلگرام15116835110.22631/jicr.2018.1608.2272FAمسیحههدایت مفیدیدانشجوی دکترای زبانشناسی همگانی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.عطیهکامیابی گلاستادیار زبانشناسی همگانی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانعلیعلیزادهدانشیار زبانشناسی همگانی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20170803Today, the mobile phone, with its wide range of features, is an inexpensive, easy to use, and most modern communication tool. One of the special applications of smart phones is providing spaces and facilities such as SMS services, virtual networks, and interactive groups that link people and groups from different linguistic and cultural background. In this paper, we tried to study the messages of the Farsi-speaking users of the Telegram communication network from the linguistics perspective. In this regard, the linguistics and rhetorical correspondence of short messages in Persian language was studied by the content-analysis method. The statistical population consisted of 150 messages which contained 327 sentences. These messages were randomly selected from 5 different groups. Persian language used in cyberspace differs from standard Persian language. The first step in correcting communication language errors in cyberspace is to inform the users about the type of errors.امروزه تلفن همراه، بهعنوان مدرنترین ابزار ارتباطی، با امکانات گسترده، آسان، و ارزان، کاربرد ویژهای دارد. یکی از وظایف و کاربردهای ویژه گوشیهای هوشمند، ایجاد فضاها و امکاناتی مانند خدمات پیام کوتاه و راهاندازی گروههای ارتباطی از طریق فضاهای مجازی است که ارتباط بین افراد و گروههای مختلف جوامع زبانی و فرهنگی را امکانپذیر میکند. با گسترش سریع محتوا در شبکۀ جهانی اینترنت، یکی از برنامههای راهبردی، حمایت از زبان ملی در محیط چندزبانۀ فضای مجازی است. گاهی زبان فارسی بهکاررفته در این فضاها دارای ایرادهای اساسی است. در این مقاله سعی شده است پیامهای کاربران فارسیزبان شبکه ارتباطی تلگرام از منظر زبانشناسی و به روش تحلیل محتوا و میزان همخوانی زبانی و بلاغی پیامهای کوتاه با زبان فارسیِ معیار بررسی شود. جامعۀ آماری این پژوهش، شامل 150 پیام است که از 5 گروه بهطور تصادفی انتخاب شدهاند و پیامها شامل 327 جمله است. مجموع خطاها در دو حوزه، 501 مورد بود که 27/62 درصد آنها مربوط به ایرادهای زبانی و 72/37 درصد، مربوط به اشکالهای بلاغی میشد. بررسیها نشان داد که بیشترین خطاها در حوزه زبانی، مربوط به کاربرد اسامی بیگانه و بیشترین اشکالها در حوزه بلاغی، مربوط به جابهجایی ارکان جمله است. نتیجه بررسیها نشان میدهد زبان فارسی بهکاررفته در فضای مجازی، مغایرتهایی با زبان فارسی معیار دارد. نخستین گام در راستای اصلاح خطاهای زبان ارتباطی در فضای مجازی، آگاهی دادن در مورد نوع خطاها به کاربران است و در وهله بعد این ناهنجاریهای زبانی باید، در صورت امکان، کنترل، و الگوهای معیار، جایگزین آنها شوند.