per
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
2017-06-22
10
2
1
30
10.22631/jicr.2017.972.1805
334
Scientific Research Manuscript
مطالعه تجربه اسارت در جنگ ایران و عراق؛ بررسی رمانهای «من زندهام» و «حکایت زمستان» با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی
The study of the experience of captivity in Iran-Iraq war: The investigation of “I am alive” and “Winter narrative” novels based on qualitative content analysis
منصور طبیعی
tabiee46@gmail.com
1
مریم هاشم پور صادقیان
mh.sadeghian12@gmail.com
2
آزاده هوشیار
azade.hoshiar@gmail.com
3
استادیار جامعهشناسی، دانشکده اقتصاد مدیریت علوم اجتماعی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.
دانشجوی دکترای جامعهشناسی، دانشکده اقتصاد مدیریت علوم اجتماعی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.
دانشجوی کارشناسی ارشد جامعهشناسی، دانشکده اقتصاد مدیریت علوم اجتماعی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.
تجاوز سراسری ارتش رژیم عراق از زمین، هوا و دریا به جمهوری اسلامی ایران در 31 شهریور 1359 حادثه مهمی است که بررسی ابعاد آن برای نسل حاضر و آینده دارای اهمیت فراوانی است. یکی از پیامدهای بسیاری از جنگها ازجمله جنگ ایران و عراق، بُعد اسارت است. هدف مقاله حاضر بررسی این پیامد جنگ هشتساله بین دو کشور ایران و عراق است. این مقاله هم از زاویه تجربههای زنانه و هم تجربههای مردانه به مقولۀ اسارت نگریسته است. در این راستا با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و مبتنیبر رویکرد عرفی، دو مجموعه خاطرات دوران اسارت با عنوان «من زندهام» ـخاطرات دوران اسارت معصومه آبادـ و «حکایت زمستان» ـخاطرات دوران اسارت عباس حسینمردیـ بررسی شده است و در ادامه، مفاهیم، مقولههای فرعی و درنهایت، مقولههای اصلی، برگرفته شده است. نتایج بهدستآمده در این مقاله نشان میدهد که اسارت برای اسیران ایرانی تا حد زیادی بهعنوان ادامۀ مقاومت و مبارزه تعریف شده بود، اما بهطور خاص، تجربههای این زنان و مردان، ذیل 16 مقوله فرعی قابلتقسیمبندی است که با تحلیل و جمعبندی در قالب 6 مقوله اصلی تعریف میشوند که عبارتند از: تعارض مکانی، خشونت، عوارض جسمانی، تجربههای روانی، سازوکارهای مقابله با بحران، و سیاستهای خصمانه.
Global military aggression against the Iraqi regime of land, air and sea to the Islamic Republic of Iran on 31 September 1359, is an important event that its consequences is critical for the present and future generations. One of the consequences of most of wars, including the Iran-Iraq war, is captivity. This paper aims to evaluate this aspect of eight-year war between Iran and Iraq. This paper from the point of view of women’s experiences and men’s experiences of captivity. In this regard, using qualitative content analysis based on customary approach, two sets of memories of captivity named “I am alive” –Masoume Abad’s captivity memory- and named “wnter narrative”-Hosein Paimardi’s captivity memory- has examined and in this way, extracted concepts, sub-categorise and main categories. This paper’s conclusions show that captivity is defined as resistance and struggle to Iranian captives. But in particular, the experiences of these men and women is divided under 16 sub-categorises and these are defined under 6 main categorises that include: Conflict place, violence, complications, psychological experiences, mechanisms to deal with crisis and hostile policies.
http://www.jicr.ir/article_334_a612711ff94c650a816e8ee07a6b46a1.pdf
خشونت
مقاومت
آزادی
Violence
Resistence
Freedom
per
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
2017-06-22
10
2
31
64
10.22631/jicr.2017.1456.2167
335
Scientific Research Manuscript
جامعهشناسی برنامههای درسی پنهان
Sociology of Hidden Curriculum
علیرضا مرادی
ali298@gmail.com
1
وزارت علوم،تحقیقات و فناوری
برنامههای درسی علاوهبر دانش تخصصی خود، پیامهای ضمنیای را درباره ارزشها، نگرشها، و قواعد رفتاری به فراگیران منتقل میکنند که بر کردار و تلقیهای آنها تأثیر میگذارد. مقاله حاضر، به بررسی این مسئله میپردازد که «هریک از نظریهها یا چشماندازهای نظری جامعهشناسی، برنامه پنهان درسی را چگونه تبیین میکند؟» بر این اساس، هدف این پژوهش، بررسی مفهوم برنامه درسی پنهان و مرور تعریفها و ماهیت آن در چشمانداز نظریههای گوناگون جامعهشناسی و شناسایی جنبههای اجتماعی شکلگیری برنامههای پنهان است. مقاله حاضر، پژوهشی کیفی در حوزه جامعهشناسی آموزش است که در آن مفاهیم و نظریههای مختلف مرتبط با برنامۀ درسی پنهان با استفاده از روش اسنادی، گردآوری و تحلیل شدهاند. چارچوب نظری این مقاله مبتنیبر دیدگاههای انتقادی در آموزش است و نتایج بهدستآمده نشان میدهد که کردارهای ذینفعان آموزش، روالها، قوانین، کنشهای متقابل، و ساختارهای اجتماعی در شکلگیری برنامههای درسی پنهان، نقش جدیای ایفا میکنند. همچنین نتایج این بررسی مشخص کرد که طرفداران کارکردگرایی، برنامه درسی پنهان را بهدلیل انتقال ارزشهای اجتماعی، دارای ضرورتی کارکردی میدانند. مارکسیستها و طرفداران نظریه انتقادی، میان برنامههای درسی پنهان و ساختار کلی اجتماعی، رابطه معناداری درنظر گرفته و نقش برنامه را عبارت از آمادهسازی فراگیران برای استثمار شدن در بازارهای کار معرفی میکنند. نظریه کنش متقابل اجتماعی به سلطه بیچونوچرای برنامه درسی پنهان معتقد نیست و امر جامعهپذیری را محصول «تعامل فراگیر» و «معلم» میداند. نظریههای فمینیستی نیز برنامه پنهان را عاملی برای مشروعیتبخشی به کلیشههای جنسیتی میان دانشآموزان دختر و پسر معرفی میکنند.
This paper reviews the concept of hidden curriculum in the sociological theories and wants to explain sociological aspects of formation of hidden curriculum. The main question concentrates on the theoretical approaches in which hidden curriculum is explained sociologically.For this purpose it was applied qualitative research methodology. The relevant data include various sociological concepts and theories of hidden curriculum collected by the documentary method. The study showed a set of rules, procedures, relationships and social structure of education have decisive role in the formation of hidden curriculum. A hidden curriculum reinforces by existed inequalities among learners (based on their social classes or statues). There is, in fact, a balance between the learner's "knowledge receptions" with their "inequality proportion".The hidden curriculum studies from different major sociological theories such as Functionalism, Marxism and critical theory, Symbolic internationalism and Feminism. According to the functionalist perspective a hidden curriculum has a social function because it transmits social values. Marxists and critical thinkers correlate between hidden curriculum and the totality of social structure. They depicts that curriculum prepares learners for the exploitation in the work markets. Symbolic internationalism rejects absolute hegemony of hidden curriculum on education and looks to the socialization as a result of interaction between learner and instructor. Feminism theory also considers hidden curriculum as a vehicle which legitimates gender stereotypes.
http://www.jicr.ir/article_335_ebb2c96b3adccef26c173147664577f1.pdf
برنامه درسی پنهان
نظریه انتقادی
نابرابری آموزشی
جامعهپذیری
نظریه جامعهشناسی
"Hidden curriculum"
"Critical theory"
"socialization"
"Unequal Education"
per
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
2017-06-22
10
2
65
88
10.22631/jicr.2017.1463.2174
333
Scientific Research Manuscript
مطالعه وضعیت نگرشی دانشجویان در مورد فضای اداری در حوزه عمومی دانشگاه
Study of university students' attitudes toward office space at universities
سیدمهدی اعتمادیفر
etemady@ut.ac.ir
1
استادیار جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
با توجه به اهمیت فضای دانشگاه بهطور عام، و فضای اداری آن، بهطور خاص ــ بهعنوان نخستین فضایی که دانشجویان از زمان ورود تا پایان تحصیلات خود با آن سروکار دارند ــ در مقاله حاضر، نگرش دانشجویان در این زمینه بررسی شده است. کیفیت نگرش دانشجویان به فضاهای اداری در حوزه عمومی دانشگاه، و زمینههای ذهنی و مقولههای مشترک میان دانشجویان، بحثهای اصلی مورد بررسی مقاله هستند. روش پژوهش حاضر، کیفی و ابزار اصلی آن، مصاحبههای فردی و گروهی است. در این راستا، بیش از 80 مصاحبه با فعالان و دانشجویان دانشگاههای تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبایی، صنعتی شریف، خوارزمی و الزهرا انجام شده است. شاخصهای فضای اداری در این پژوهش عبارتند از: رضایت از فضای اداری، امور رفاهی دانشجویان، و وضعیت انتقادی در برابر چنین فضایی، که تلاش شده است با دستهبندی و ارجاع به نگرش دانشجویان در مورد این شاخصها، به مسائل تحقیق پاسخ گوییم. مشکلات و موانع موجود در فضای اداری دانشگاه و راهکارهای دانشجویان برای رفع آنها نیز ازجمله موضوعهای موردبررسی مقاله بوده است.
Office space is the space where students first experience the university. In this paper, the attitude of students toward office space in the public sphere of university is discussed. This article is the result of the research conducted for the “Institute for Social and Cultural Studies” by the author. The main issues in this paper are: university students' attitudes towards quality office space at the universities and mental basis of common issues among students at the universities. Data were collected through individual and group interviews. More than eighty interviews with activists and students of University of Tehran, Shahid Beheshti University, Allameh Tabataba’i University, Sharif University of Technology and Kharazmi University were done. The main indicators of office space in this study include: students’ satisfaction of office space, students’ welfare affairs and students’ feedback about this space. Problems and obstacles relating to the office space and their solutions were also studied in this paper.
http://www.jicr.ir/article_333_21b6d0a686b869b3acc3e0254be146a4.pdf
امور رفاهی
حوزه عمومی
زیستجهان دانشگاه
فضای اداری
فعالیت دانشجویی
life-world at the universities
office space
public sphere
student activities
welfare affairs
per
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
2017-06-22
10
2
89
118
10.22631/jicr.2017.1433.2150
337
Scientific Research Manuscript
تبیین فرایند تکامل هویت حرفهای؛ در بین دانشجویان دوره دکترای علوم اجتماعی در ایران
The study of professional identity of the PH.D. Students with Grounded theory method (Case study: PH.D. Students of social sciences in Iran 2016 – 2017)
ابوعلی ودادهیر
vedadhir@yahoo.com
1
آمنه صدیقیان بیدگلی
sedighian_a@yahoo.com
2
قاسم جعفری
ghsmj@yahoo.com
3
دانشیار انسانشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
استادیار گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، تهران، ایران.
دکترای جامعهشناسی فرهنگی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری.
مقاله حاضر با استفاده از روش نظریه دادهبنیاد (زمینهای) اشتراوس و کوربین به بررسی نحوه تشکیل هویت حرفهای در میان دانشجویان رشته علوم اجتماعی دانشگاههای وزارت علوم پرداخته است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی بوده که با روش نمونهگیری نظری و تکنیک اشباع نظری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، 528 نفر بوده که با 22 نفر از آنها به شیوۀ نیمهساختارمند، مصاحبه شده است. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که مجموع شرایط علی، زمینهای، مداخلهگر و استراتژیها، باعث شدهاند که هویت حرفهای دانشجویان دوره دکترای تخصصی علوم اجتماعی در ایران، نامتوازن شود، یعنی آنها از آینده حرفهای خود اطمینان نداشته و با یک دانش سطحی و مبهم و دستگاه فکری ناپایدار در زمینۀ حرفه خود، در یک وضعیت سردرگمی بهسر میبرند. پدیده هویت حرفهای نامتوازن، به خود نامنسجم ربط مییابد. خود نامنسجم، خودی است که در آن فرد صاحب حرفه، فاقد هویت علمی یکپارچه و متعادل است و ازاینرو نمیتواند اهداف ازپیشتعیینشده و برنامهدار کنش حرفهای را انجام دهد.
Accepted doctoral students in the social sciences in Iran have doubled since 86-87Ta94-95T. This increase, apart from road infrastructure in the humanities and social sciences research. Lack of job opportunities, particularly in the field of professional and social sciences in Iran, the importance of assessing the status of the actors involved in the field of social sciences has doubled. The study examines how a professional identity among doctoral students in the social sciences has been discussed. The research method used was based on grounded theory. The basic subject of study called the phenomenon of professional identity has been uneven.The study examines how a professional identity among doctoral students in the social sciences has been discussed. The research method used was based on grounded theory. The true measure of its regular professional knowledge, job definition in line with the social sciences and the mental representation and reproduction of knowledge is not consistent with the approach favored relationship.
http://www.jicr.ir/article_337_5ac07cec62496ce9d30f423d28192beb.pdf
نظریۀ پهنهمحور
معنویتگرایی نوپدید
ناهمنوایی با فرهنگ دینی
نظام ارزشی
نوگروی
Social Science
Doctoral Students
Professional Identity
Grounded Theory
per
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
2017-06-22
10
2
119
150
10.22631/jicr.2017.1513.2210
336
Scientific Research Manuscript
نگاهی جامعهشناختی به گسترش معنویتگرایی نوپدید در شهر تبریز
A Sociological Look at the Growth of the Emerging Spirituality in Tabriz
نفیسه جابریان
nafisehjaberian@yahoo.com
1
علی ربیعی
alirabieipnu@gmail.com
2
حسن محدثی گیلوایی
mohaddesi2011@gmail.com
3
محمد جواد زاهدی مازندرانی
m_zahedi@pnu.ac.ir
4
دانشجوی دکترای جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور.
استاد مدیریت استراتژیک، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور.
استادیار جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران.
دانشیار جامعهشناسی توسعه، علوم اجتماعی، پیام نور.
گرویدن تعداد چشمگیری از مردم شهر تبریز به مجموعه معنویتگرای نوپدید که در این مطالعه «مجموعه میم» نامیده شده است، حاکی از وجود جریان فرهنگیـاجتماعیای است که این مطالعه در پی دستیابی به عوامل مؤثر بر آن است. روش پژوهش مقاله، کیفی با تکنیک نظریۀ پهنهمحور بوده و دادهها از طریق پرسشنامه نیمهساختیافته با مصاحبه عمیق از چهارده نفر از گروندگان، جمعآوری و تحلیل شده است. نتایج بهدستآمده از تحلیل یافتهها، الگوی پارادایمی را در دو مرحله تشکیل میدهد که ابعاد آن همراه با مهمترین عناصر تشکیلدهندۀ آنها عبارتند از: الفـ علل مقدم: تنشهای زندگی دینی در عصر مدرن، عدم مقبولیت فرهنگ دینی سنتی، قطع وابستگیهای عاطفی؛ ب) شرایط علی: نیاز معنوی و بحران معرفتی، بیماری جسمی و روانی؛ ج) پدیده مرکزی1 و زمینۀ آن: احساس دردمندی با محتوای متفاوت از نظر شدت، استمرار و تنوع؛ د) شرایط مداخلهگر1: عدم مقبولیت فرهنگ دینی؛ ﻫ) راهبرد1: رجوع به منابع دینی سنتی، درمان پزشکی، روانپزشکی، مشاوره، ورزش؛ و) پیامد1: ناکارآمدی راهبرد اولیه و تداوم دردمندی؛ ﻫ) پدیدۀ مرکزی2: احساس دردمندی همراه با درماندگی؛ ز) شرایط مداخلهگر2: نظام ارزشی؛ جامعهپذیری دینی و ناهمنوایی با فرهنگ دینی، همنوایی مجموعه با فرهنگ کل، تازگی نگرش و مقبولیت شیوۀ تبیین مجموعه میم، گزارش از شواهد عینی کارآمدی و اثربخشی، شرایط عضوگیری، کمیت و کیفیت شبکه ارتباطی با اعضای مجموعه؛ ح) راهبرد2: انتخاب روش مجموعه میم که پیامد آن نوگروی با دو جهتگیری ابزاری و غایی است.
The conversion of a large number of people to the emerging spiritual sect (hereafter mentioned as “the M sect” in the current study) indicates a socio-cultural trend and the current study attempts to identify its causes and effective factors. Qualitative methodology in the form of Grounded Theory has been applied. Data were collected through distributing a semi-structured questionnaire in an in-depth interview from fourteen participants. Findings constitute a two-step paradigm model where the dimensions and major elements include: A) preliminary conditions: stresses of religious life in the modern age, lack of acceptability in the traditional religious culture, emotional detachment; B) causal conditions: spiritual needs, epistemic crisis, physical or mental illnesses; C1) The central phenomenon and context: the feeling of distress with regard to intensity, continuity, and diversity; D1) Strategy: reference to traditional religious texts, medical treatment, psychotherapy, counseling, exercise; E1) intervening conditions: lack of acceptability in the religious culture; F1) Result: inefficient or partially efficient of strategy and continuity of the feeling of distress; C2) the feeling of distress with desperation; D2) choosing the spiritual method proposed by M; E2) value system, religious socialization and lack of congruence with the religious culture, the congruence of the sect with the general culture, having fresh viewpoints and the acceptability of explanations provided by the sect, objective reports on the effectiveness of the practices in the sect, open membership, and the quality and quantity of the network of relations with members in the sect; F2) Conversion that has instrumental and ultimate interpretations.
http://www.jicr.ir/article_336_4dff2b9cc2c2cb8466a38705de163457.pdf
نظریۀ پهنهمحور
معنویتگرایی نوپدید
ناهمنوایی با فرهنگ دینی
نظام ارزشی
نوگروی
"grounded theory
"emerging spirituality
"lack of congruity with the religious culture
"value system
"conversion"
per
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
2017-06-22
10
2
151
181
10.22631/jicr.2017.1460.2172
338
Scientific Research Manuscript
بررسی چالشهای فرهنگیـاجتماعی و منابع انسانی فراروی توسعه فناوری اطلاعات در آموزش عالی ایران از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی
Cultural-social and human resource challenges facing development of information technology in Iran's higher education in viewpoint of graduate students
محمد رحمان پور
mohammad_33564@yahoo.com
1
محمدجواد لیاقتدار
mjavad_liaghatdar@yahoo.com
2
ابراهیم افشار
e.afshar@edu.ui.ac.ir
3
دکترای مطالعات برنامهریزی درسی، دانشگاه پیام نور، کردستان، ایران.
استاد علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
استادیار کتابداری و اطلاعرسانی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
هدف پژوهش حاضر، بررسی چالشهای فرهنگیـاجتماعی و منابع انسانی فراروی توسعه فناوری اطلاعات در آموزش عالی ایران بود. جامعه آماری پژوهش، کلیۀ دانشجویان تحصیلات تکمیلی شاغل به تحصیل در دانشگاههای دولتی وابسته به وزارت علوم در سال تحصیلی 1390-1389 است. در مرحله نخست، شش دانشگاه تهران، علامه طباطبایی، صنعتی شریف، اصفهان، شیراز و کردستان و در مرحله دوم، 460 نفر از میان دانشگاههای یادشده بهصورت تصادفی، انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته بوده که ضریب پایایی آن براساس آلفای کرونباخ، 94/0 برآورد شد و روایی محتوایی آن را نیز چند تن از استادان صاحبنظر تأیید کردهاند. دادههای بهدستآمده، با کمک نرمافزار آماری SPSSمحاسبه و در سطح آمار توصیفی و استنباطی تجزیهوتحلیل شدند. در سطح آمار توصیفی از شاخصهای فراوانی، درصد و انحراف معیار، و در سطح آمار استنباطی نیز از آزمون t، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی استفاده شد. نتایج نشان داد که چالشهای مهم فرهنگیـاجتماعی عبارت بودهاند از بالا بودن نسبت دانشجو به رایانههای موجود، ضعف روحیۀ جستوجوگری دانشجویان، و ضعف زبان انگلیسی دانشجویان و استادان. در بعد منابع انسانی نیز ناآشنایی دانشجویان با چگونگی دسترسی به اطلاعات موجود در پایگاههای اطلاعاتی، کمبود یا حرفهای نبودن کارشناسان فناوری اطلاعات در دانشکدهها، و درک نشدن قابلیتهای فناوری اطلاعات توسط مدیران، مهمترین چالشهای توسعه فناوری اطلاعات در آموزش عالی ایران بودهاند.
The aim of the this study was survey of cultural-social and human recourses challenges facing development of information technology in higher education in Iran. The population of this study was all graduate students studying in the Department of the State University in academic year 2010-2011. In first stage, Tehran, Allameh-Tabatabaee, San’ati-Sharif, Isfahan, Shiraz and Kurdistan Universities were selected as samples. Among these universities, 460 patients were randomly selected in proportion. Data were collected via a questionnaire. Reliability using Cronbach's alpha coefficient respectively 0/94, and its validity was confirmed by several professors. The data were calculated using SPSS statistical software and then analyzed. In Descriptive statistics level, indicators of frequency, percentage and standard deviation, and in inferential statistics level, T test, ANOVA and post hoc test was used. The results showed that in cultural-social dimension including the important challenges were the high ratio of computers to students, poor students searching spirit, and lack of English language teachers and students. In human resource dimension are also unfamiliar of the students with the how access to information in databases, shortage or lack of professional expertise in information technology, faculty and administrators do not understand the capabilities of information technology, were most important challenges Information technology in Iran's higher education.
http://www.jicr.ir/article_338_0ca7b945990dbf0d1c08f87fb105f94c.pdf
فناوری اطلاعات
چالشهای فرهنگیـاجتماعی
چالشهای منابع انسانی
آموزش عالی ایران
دانشجویان
IT
socio-cultural challenges
human resources challenges
Iran's higher education
students
per
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
2017-06-22
10
2
183
210
10.22631/jicr.2017.1630.2288
339
Scientific Research Manuscript
گرایش به مصرف مواد مخدر در بین دانشجویان: مقایسه دانشجویان بومی و غیربومی
Tendency toward Substance Abuse among Students
سیدهادی مرجائی
hdmarjaie@gmail.com
1
فاطمه غلامرضاکاشی
fatemeh.gholamrezakashi@gmail.com
2
موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی
دانشجوی دکترای رفاه اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
مقاله حاضر به بررسی وضعیت گرایش به مصرف مواد مخدر در بین دانشجویان بومی (تهرانی) و غیربومی (ساکن در خوابگاهها) در دانشگاههای تهران، پیش از اجرای طرح بومیگزینی در دانشگاهها میپردازد. در این پژوهش، اطلاعات اولیۀ دو تحقیق 1. طرح شیوعشناسی مصرف مواد مخدر (نمونه دانشجویان دانشگاههای تهران) (سراجزاده، 1383) با 1750 نفر نمونه؛ و 2. طرح نگرشها و رفتارهای دانشجویان (نمونه دانشجویان دانشگاههای تهران) (سراجزاده و همکاران، 1382) با 686 نفر نمونه از هفت دانشگاه، شامل دانشگاه تهران، شهید بهشتی، امیرکبیر، صنعتی شریف، الزهرا، علموصنعت و تربیت معلم، مقایسه و تجزیهوتحلیل شدهاند. نتایج کلی بهدستآمده نشان میدهد که از 28 شاخص مربوط به انواع آسیبهای مرتبط با گرایش و مصرف مواد مخدر، دانشجویان غیربومی در 13 شاخص و دانشجویان بومی در 8 شاخص، بهطور جداگانه و هر دو گروه در 7 شاخص در یک سطح، درگیر انواع گرایش و مصرف مواد مخدر هستند. یکی از نکتههای مهم این پژوهش این است که هر دو گروه دانشجویان بومی و غیربومی در زمینۀ مصرف مواد مخدر در سن بالای 18 سال و در مورد مصرف مشروبات الکلی، در سن پیش از ورود به دانشگاه و زیر 17 سال تجربه مصرف داشتهاند. همچنین، یافتهها نشان میدهد که دانشجویان غیربومی بیش از دانشجویان بومی در معرض گرایش و مصرف مواد مخدر بوده و تجربه مصرف مواد مخدر، کشیدن سیگار، شرکت در مجالس مصرف مواد و رفتارهای انحرافی ازجمله مصرف تفریحی تریاک و الکل در بین دانشجویان غیربومی شایعتر بوده است.
This paper tries to study the status of tendency toward drug and alcohol abuse among university students and makes a comparison between native (from Tehran) and non-native (from other parts of Iran) who stay in dorms. This study is a secondary analysis which uses previous data from other grand researches that have been done among different universities in Tehran. According to the data based on these researches (Serajzade, 2002) and (Serajzade, ET, al. 2001) the eminence of native and non-native student are compared and analyzed. In this study the data is analyzed using SPSS through variety of tests such as T-test, Variation analysis, correlations and so on. The results show that among 28 indicators of different pathological problems relating to drug abuse, non-native students are more involved with drugs in 13 indicators while native students are more engage in 8 indicators and there are 7 indicators that engage both groups equally.
http://www.jicr.ir/article_339_e588b598a3d8a7c6bc0510e94c08d971.pdf
دانشجویان بومی
دانشجویان غیربومی
مسائل اجتماعی
مصرف مواد مخدر
مصرف مشروبات الکلی
native and non-native Students
social problems
drug abuse