مطالعات فرهنگی
محمدرشید صوفی؛ اعظم راودراد
چکیده
علیرغم وجود حجم زیاد مباحث نظری در خصوص فرهنگ تصویری، کمابیش با کمبود در روش های تحقیق و تحلیل متون تصویری به ویژه از نوع شهری آن مواجه هستیم. در مقاله حاضر روشتحقیق ترکیبی برای تحلیل، خوانش و تفسیر متون فرهنگ تصویری شهری معرفیشده است. برای دقیقترشدن این معرفی، یکی از نقاشیهای دیواری برجسته در شهر تهران، در قالب یک مطالعه ...
بیشتر
علیرغم وجود حجم زیاد مباحث نظری در خصوص فرهنگ تصویری، کمابیش با کمبود در روش های تحقیق و تحلیل متون تصویری به ویژه از نوع شهری آن مواجه هستیم. در مقاله حاضر روشتحقیق ترکیبی برای تحلیل، خوانش و تفسیر متون فرهنگ تصویری شهری معرفیشده است. برای دقیقترشدن این معرفی، یکی از نقاشیهای دیواری برجسته در شهر تهران، در قالب یک مطالعه موردی انتخاب و تحلیل شده است. تحلیل در دو سطح تحلیل نشانهشناختی و تحلیلگفتمان انجام گرفت: در سطح اول، از روش نشانهشناسی اُتول، و در سطح دوم، از نظریه گفتمان لاکلو و موف استفاده شد. یافتههای این روش ترکیبی نشان داد که نخست در سطح خرد در این نقاشی دالهایی نظیر طبیعت، شهر، مرد و زن به عنوان گرهگاههای متن شناسایی و روابط تقابلی آنها به شکل دوگانههای طبیعت (روستا)/شهر و مرد/زن را برجسته کرده است؛ دوم، گفتمانهای اصلی و رقیب شناساییشده در متن عبارتنداز گفتمان حفاظت از محیط زیست در برابر گفتمان رشد شهری و گفتمان مردسالاری در برابر گفتمان برابریطلبی جنسیتی (فمنیسم) که از طریق دالهای ویژهٔ خود در حال نزاع و تخاصم و اعمال هژمونی بر یکدیگر هستند. گفتمان حفاظت از محیط زیست و گفتمان مردسالاری به کمک بازنمایی مثبت دالهای کلیدیشان، نقش گفتمانهای مسلّط و غالب را در این متن بازی میکنند.
علوم سیاسی
رضا سرحدی قهری؛ مهدی نجف زاده
چکیده
نشانهشناسی، علم مطالعه نظامهای نشانهای و درواقع، فرایندی تأویلی برای فهم حقیقت پنهان در پس علائم، رمزها، و نشانهها و نمادهای فرهنگی است. افزونبراین، نشانهشناسی به ما میگوید که ساختارها میتوانند معنادار باشند؛ بهگونهایکه ساختارها مبنایی نشانهای دارند و بهصورت یک نظام عمل میکنند. در نظام جمهوری اسلامی ایران ...
بیشتر
نشانهشناسی، علم مطالعه نظامهای نشانهای و درواقع، فرایندی تأویلی برای فهم حقیقت پنهان در پس علائم، رمزها، و نشانهها و نمادهای فرهنگی است. افزونبراین، نشانهشناسی به ما میگوید که ساختارها میتوانند معنادار باشند؛ بهگونهایکه ساختارها مبنایی نشانهای دارند و بهصورت یک نظام عمل میکنند. در نظام جمهوری اسلامی ایران نیز این ساختارها بسیار گسترده هستند. نظام نشانهای در جمهوری اسلامی ایران بهدلیل خلق یک هویت شیعی جدید و اسلام سیاسی، اهمیت فراوانی دارد. مقاله حاضر از طریق روش ترکیبی تحلیل محتوا و نشانهشناسی، فرایند گذار از نشانههای سیاسی به نشانههای اجتماعی را در تمبرهای بین سالهای 1389-1357 بهمثابه یکی از ابزارهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، بررسی کرده است. یافتههای این مقاله نشان میدهد، فرایند تغییر نمادهای گنجاندهشده بر روی تمبرها بین سالهای 1389-1357 حکایت از این دارد که نشانهای مشروعیتی جمهوری اسلامی ایران بر روی تمبرها، از حکمرانان به جامعه و از سیاسی به اجتماعی گذر کردهاند.
بازیهای رایانه
حسین اکبری؛ علی اکبر مجدی؛ محمدرضا حیدری
چکیده
به دنبال گسترش فناوریهای ارتباطی جدید، معماری متنوعتری از فرآیند انتقال معنا در جهان رسانهها در حال شکلگیری است. یکی از این روشها، انتقال مفاهیم متعدد در کالبد بازیهای مجازی است. بازیهای مجازی به عنوان یک متن، مفاهیم زیادی را به کاربر خود انتقال میدهند. یکی از مفاهیمی که در حوزه رسانه کار بر روی آن کمتر انجام شده است، ...
بیشتر
به دنبال گسترش فناوریهای ارتباطی جدید، معماری متنوعتری از فرآیند انتقال معنا در جهان رسانهها در حال شکلگیری است. یکی از این روشها، انتقال مفاهیم متعدد در کالبد بازیهای مجازی است. بازیهای مجازی به عنوان یک متن، مفاهیم زیادی را به کاربر خود انتقال میدهند. یکی از مفاهیمی که در حوزه رسانه کار بر روی آن کمتر انجام شده است، فردگرایی است. این مفهوم که از لحاظ جامعهشناختی نیز دارای اهمیت زیادی است، با توجه به روش نشانه شناختی بارت، در 16 بازی تلفنهمراه مورد بررسی قرارگرفته است. بر اساس رمزگان پنجگانه بارت، چهار رمزگان فرهنگی حوزه مفهوم فردگرایی به عنوان جمع بندی یافتهها ارائه شده است؛ فضای شهری، حرکت به تنهایی، تکیه بر تواناییهای فردی، چالش انسان با انسان.
مجید موحدمجد؛ زینب نیک نجات؛ محمدتقی عباسی شوازی
چکیده
در این پژوهش به مقولة عکس بهعنوان بستری برای ارتباط و تولید معنا نگریسته میشود و فعالیت هنری-اجتماعی عکاسی، بهمثابة ابزاری رسانهای که امروزه نقش مهمی در عرصة ارتباطات دارد و همچون سایر ابزارهای رسانهای در خدمت ایدئولوژی صاحبان رسانه است، در نظر گرفته میشود. نظریة بازنمایی، با نگاهی انتقادی به رسانه ظهور یافت. روش نشانهشناسی ...
بیشتر
در این پژوهش به مقولة عکس بهعنوان بستری برای ارتباط و تولید معنا نگریسته میشود و فعالیت هنری-اجتماعی عکاسی، بهمثابة ابزاری رسانهای که امروزه نقش مهمی در عرصة ارتباطات دارد و همچون سایر ابزارهای رسانهای در خدمت ایدئولوژی صاحبان رسانه است، در نظر گرفته میشود. نظریة بازنمایی، با نگاهی انتقادی به رسانه ظهور یافت. روش نشانهشناسی امکان بررسی لایههای زیرین متون رسانهای ازجمله عکس را دارد. در این نوشتار بر اساس نظریة بازنمایی و روش نشانهشناسی به تحلیل عکسهای پایگاه عکاسی توتالی کول پیکس با موضوع محرم و عاشورا پرداختیم. مؤلفههای بهدستآمده از تحلیل عکسها، گویای این امر بود که عکسها با ارائة تصویری همراه با اعوجاج از مناسک محرم در میان مسلمانان، به بازنماییِ اسلام و مسلمانان بهعنوان یک «دیگری» میپردازد. ویژگیهایی همچون خشونت عزاداران، غلبة مردانگی و نقش منفعل زنان عزادار در مناسک دینی، انسجام و قدرت جمعی آنان، بهعلاوة فراگیری این ویژگیها در میان همة مسلمانان ازجمله مضامین حاضر در این مجموعهعکس است؛ ضمن اینکه نمادهای مرسوم شیعی نیز در عکسها با چنین مضامینی آمیخته میشود. مفاهیم برآمده از تحلیل عکسها که اغلب حول مضامین منفی همچون خشونت است، میتواند اقدامی در راستای جریان کلیتر اسلامهراسی در جهان غرب قلمداد شود.
مسعود کوثری؛ فرید عزیزی؛ حمید عزیزی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نحوۀ بازنمایی زنان در آگهی بازرگانی پودر لباسشویی پرسیل است. این پژوهش از نوع کیفی و با تکیه بر روش نشانهشناسی در پی رمزگشایی از کلیشههای فرهنگی در آگهی پودر لباسشویی پرسیل است. نتایج این پژوهش نشان داد که بازنمایی زنان در آگهیها اغلب با مجموعهای از تصاویر و ایماژهای کلیشهای فرهنگی همراه است. در واقع ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نحوۀ بازنمایی زنان در آگهی بازرگانی پودر لباسشویی پرسیل است. این پژوهش از نوع کیفی و با تکیه بر روش نشانهشناسی در پی رمزگشایی از کلیشههای فرهنگی در آگهی پودر لباسشویی پرسیل است. نتایج این پژوهش نشان داد که بازنمایی زنان در آگهیها اغلب با مجموعهای از تصاویر و ایماژهای کلیشهای فرهنگی همراه است. در واقع علیرغم تدابیری که برای از میان بردن تصاویر کلیشهای فرهنگی در آگهیهای بازرگانی اندیشیده شده، همچنان آگهیها پر از تصاویر و ایماژهایی است که زنان را به صورت فرودست نشان میدهد. در این آگهی زنان به عنوان کسانی که هویتی مستقل از خود ندارند و همواره نیازمند حمایتی پدرانه- مردانه هستند؛ بازنمایی شدهاند. یافتهها نشان داد که هویت زنانه همواره بازتابی از کلیشههای رایج در جامعه ایرانی است. این کلیشهها زنان را متعلق به خانه و محیط آن میداند و با استفاده از تصاویر رسانهای در پی تشدید روابط موجود است. در واقع رسانهها در پی طبیعی جلوهدادن این روابط برساخته شده به وسیلۀ رمزهای فرهنگی در جامعه هستند.
محمد رضایی؛ آرش حسن پور؛ شیرین دانشگر
چکیده
طیدهههایاخیردگرگونیهای اجتماعی و اقتصادی بسیاری در جامعهی ایران رخ داده که زمینهساز تغییرات دامنهدار در آرایش، مناسبات و هویت طبقات جامعهی کنونی ایران شده است. یکی از متونی که در آن، موضوع طبقه و مناسبات طبقاتی، در مختصاتی کوچک، بازنمایی شده، فیلم جدایی نادر از سیمین است. بر همین اساس، در این مقاله تلاش شده است تا طبقه و ...
بیشتر
طیدهههایاخیردگرگونیهای اجتماعی و اقتصادی بسیاری در جامعهی ایران رخ داده که زمینهساز تغییرات دامنهدار در آرایش، مناسبات و هویت طبقات جامعهی کنونی ایران شده است. یکی از متونی که در آن، موضوع طبقه و مناسبات طبقاتی، در مختصاتی کوچک، بازنمایی شده، فیلم جدایی نادر از سیمین است. بر همین اساس، در این مقاله تلاش شده است تا طبقه و مناسبات طبقاتی در این فیلم با رویکرد بازنمایی و روش نشانهشناسی تحلیل و بررسی شود. مطالعهی رمزگان فیلم، نشان داد که در این اثر، دو طبقهی متوسط و فرودست (کارگر) بازنمایی شدهاند. طبقهی متوسط در این متن از لحاظ هویتی، طبقهای نوگرا، متمایل به غرب، اما آشفته و ازهم گسیخته است. طبقهی فرودست نیز به مثابه طبقهای در مضیقه، بازنمایی شده که رویکرد غیر عرفی و مذهبی به مسائل دارد و به لحاظ زیست جهان در ساحت سنت سیر میکند. فیلم همچنین صورتبندی طبقاتی جدیدی از جامعهی ایرانی و مناسبات فیمابین ارائه میکند و ضمن بازنمایی تقابلهای طبقاتی و ساختی، روایتگر جدایی و شکافهای عمیق و گسترده در سطوح مختلف جامعهی ایرانی است که همواره بوسیلهی اعضای طبقات، در قالب تمایزهای خود از دیگری برجسته و بازتولید میشود و سویههای ایدئولوژیک و آنتاگونیستی به خود میگیرد.
ابراهیم فیاض؛ حسین سرفراز؛ علی احمدی
دوره 4، شماره 4 ، دی 1390، ، صفحه 91-116
چکیده
مطالعة آثار و عملکردهای مکانی و فضایی به عنوان بخشی از رفتارهای انسان در مطالعات نشانهشناختی امروزی کاربرد دارد. این آثار انسانساخت حاوی اطلاعات و معانی است که موضوع بحث دانش نشانهشناسی است. ازآنجاکه چشمانداز فرهنگی منعکسکننده فرهنگ حاکم بر آنهاست، میتواند معانی مورد نظر خالق اثر یا «انسان» را نشان ...
بیشتر
مطالعة آثار و عملکردهای مکانی و فضایی به عنوان بخشی از رفتارهای انسان در مطالعات نشانهشناختی امروزی کاربرد دارد. این آثار انسانساخت حاوی اطلاعات و معانی است که موضوع بحث دانش نشانهشناسی است. ازآنجاکه چشمانداز فرهنگی منعکسکننده فرهنگ حاکم بر آنهاست، میتواند معانی مورد نظر خالق اثر یا «انسان» را نشان دهد؛ ازاینرو نشانهشناسی «چشماندازهای فرهنگی» یکی از راههای فهم و کشف معنا در محیط زندگی انسان است و در این راستا چشماندازهای فرهنگی به مثابه «متن» و «زمینه» یا «بافت» مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرند. برای فهم این متنها یا زمینهها از طریق چشماندازهای فرهنگی میتوان به نحوه دلالت نشانهها و معانی موجود در آنها پی برد. این پژوهش به دنبال آن است که به کمک دانش و روش نشانهشناسی، معنا و محتوای چشماندازهای فرهنگی را روشن کند. همچنین نقش نمادها و نشانههای فرهنگی در تولید معنا را تبیین کند. این پژوهش نشان میدهد که در چشماندازهای فرهنگی به عنوان «متن» و هم «زمینه» و با لحاظ شرایط زمانی، نشانهها و نمادهای فرهنگی نقش مهمی در تفسیر و فهم معناهای نهفته در آنها ایفا میکند. چون این آثار به عنوان واقعیتهای خارجی و عینی در ارتباط با حقیقت درونی و باطنی انسان است که از طریق آنها میتوان معنای مورد نظر را کشف و تفسیر کرد.
عبدالله گیویان؛ زهره توکلی
چکیده
با توجه به اهمیت و نقش دفاع مقدس و سینمای منتسب به آن در ارائه تصویر «خود» و «دیگری» و تأثیر آن در بازسازی هویت ملی، تحقیق حاضر درصدد شناخت تصویر ارائهشده از دشمن و تحول آن در سه دهه اخیر است. برای دستیابی به این هدف، به بررسی مفهوم و نظریههای بازنمایی از دیدگاه ریچارد دایر و استوارت هال پرداخته شده است. در ادامه، دیدگاههای ...
بیشتر
با توجه به اهمیت و نقش دفاع مقدس و سینمای منتسب به آن در ارائه تصویر «خود» و «دیگری» و تأثیر آن در بازسازی هویت ملی، تحقیق حاضر درصدد شناخت تصویر ارائهشده از دشمن و تحول آن در سه دهه اخیر است. برای دستیابی به این هدف، به بررسی مفهوم و نظریههای بازنمایی از دیدگاه ریچارد دایر و استوارت هال پرداخته شده است. در ادامه، دیدگاههای صاحبنظران تئوری هویت به عنوان مکمل نظریات هال، مطرح میشود. برای گردآوری و تحلیل متون از الگوهای کیت سلبی، ران کادوری و رولان بارت به صورت ترکیبی استفاده شده است. نتایج بهدستآمده از این تحقیق، بیانگر این قضیه است که ابزارهای بازنمایی تصویر عراقیها، به عنوان دیگری، طی سه دهه تغییرات قابل توجهی پیدا کرده است: در دهه 60، بیشتر از رمزگان کلامی، در دهه 70 بیشتر از رمزگان اجتماعی و در دهه 80، بیشتر از رمزگان فنی بهره گرفته شده است. همچنین، در دهه اول تصویر عراقیها متکی بر اثرات هجوم عراقیها، به صورت تصویر ذهنی از انسانهایی با مشخصاتی چون «بیرحم»، «خانهخراب»، «بیشرف» و متجاوز ارائه میشود. در دهه دوم با تصویر انسانهای کودن، چاق با سیبلهای کلفت و صدای زمخت روبهرو میشویم و در سومین دهه، این تصویر متحول شده و با انسانهای مسلمان و برادر که با زور وارد جنگ شدهاند، روبهرو هستیم. با بررسی و تحلیل فیلمها آنچه در مواجهه با دیگری در تمام متون دیده شده است «استعاره مرز» برای مواجهه با عراقیهاست. در تمام فیلمهای انتخابی از سینمای دفاع مقدس، بین خودی و غیرخودی، بین ایرانیها و عراقیها مرزی متصور است. در دهه اول، مرز عینی و واقعی است، در دهه دوم در حالتی گذار، با مرزهای شیشهای و لرزان بین خودی و غیرخودی روبهرو هستیم و در نهایت در دوره سوم، مرزها کاملاً نمادین میشوند
جمال محمدی؛ مریم کریمی
چکیده
پژوهش حاضر در پی بررسی نحوة تفسیر و رمزگشایی سریال «فاصلهها» از سوی زنان شهر ایلام است. مبنای نظری کار، رویکرد مطالعات فرهنگی در مطالعة تلویزیون و مخاطبان آن است. مسئلة اصلی در این پژوهش این است که در سریال تلویزیونی فاصلهها کدام دسته از ایدهها و ارزشها مسلط هستند و طبیعی جلوه داده میشوند و مخاطبان (در اینجا زنان شهر ایلام) ...
بیشتر
پژوهش حاضر در پی بررسی نحوة تفسیر و رمزگشایی سریال «فاصلهها» از سوی زنان شهر ایلام است. مبنای نظری کار، رویکرد مطالعات فرهنگی در مطالعة تلویزیون و مخاطبان آن است. مسئلة اصلی در این پژوهش این است که در سریال تلویزیونی فاصلهها کدام دسته از ایدهها و ارزشها مسلط هستند و طبیعی جلوه داده میشوند و مخاطبان (در اینجا زنان شهر ایلام) بسته به جایگاه اجتماعیشان به چه گفتمانهایی دسترسی دارند و با توجه به این گفتمانها چگونه خوانش مرجح این سریال را رمزگشایی میکنند؟ ابتدا با استفاده از روش نشانهشناسی ساختگرایانه تلاش شده، خوانش مرجح سریال تشریح شود و سپس با استفاده از روش مصاحبة گروهی متمرکز، قرائتهای زنان از این مجموعه مورد مطالعه قرار گیرد. نتایج پژوهش حاکی از این است که تفاوتهای زیادی در واکنش مخاطبان، نسبت به این سریال وجود دارد و آنان دریافتکنندگان منفعل پیامهای موجود در سریال نیستند. زنان با توجه به طبقة اجتماعی و شرایط اجتماعیای که در آن زندگی میکنند، دسترسی متمایزی به گفتمانهای متفاوت دارند و بنابراین از سوبژکتیویتة ناهمسانی برخوردارند. به همین دلیل در مواجهه با گفتمان مسلط سریال، آن را به گونههای متفاوتی رمزگشایی میکنند.
حشمت سادات معینی فر؛ نجمه محمدخانی
چکیده
بازنمایی زندگی روزمره موضوع بحث بسیاری از تولیدات رسانهای در ایالات متحده امریکاست. بیشک زمانی که سخن از زندگی روزمره به میان میآید، خانواده محوریترین عنصر آن تلقی میشود. ژانرهای مختلف تلویزیونی مانند سریالهای دنبالهدار، کمدی موقعیت و غیره که اوج پیداش آنها در امریکا به دهه 1950 بازمیگردد، به بازنمایی خانواده، روابط ...
بیشتر
بازنمایی زندگی روزمره موضوع بحث بسیاری از تولیدات رسانهای در ایالات متحده امریکاست. بیشک زمانی که سخن از زندگی روزمره به میان میآید، خانواده محوریترین عنصر آن تلقی میشود. ژانرهای مختلف تلویزیونی مانند سریالهای دنبالهدار، کمدی موقعیت و غیره که اوج پیداش آنها در امریکا به دهه 1950 بازمیگردد، به بازنمایی خانواده، روابط مبتنی بر آن، دغدغهها، انتظارات و رویکردهای معطوف به آن پرداختهاند. اوقات فراغت و الگوی مصرف خانواده که در جامعه سرمایهداری جدیّت بیشتری دارد نیز میتواند از این رو حائز اهمیت باشد که روابط خانوادگی و نحوه گزینش الگوی مصرف و بازنمایی آن در سریالها شکل و نوع روابط مبتنی بر یک خانواده امریکایی را نشان دهد. به طور طبیعی مطالعه خانواده به عنوان اشل کوچکی از جامعه بزرگتر میتواند ترسیمکنندة افق شناخت آن جامعه باشد. موضوع بحث این مقاله مطالعه کمدی موقعیت سیمسونهاست. این برنامه تلویزیونی که شهرتش مرزهای فرهنگی متفاوتی را درنوردیده است، سایقه تولیدش به دهه 1980 بازمیگردد. ژانر طنز و محتوای روزمره و قابل لمس آن نیز باعث شده در ایالات متحده امریکا نیز این سریال محبوبیت بینظیری نزد شهروندان امریکایی داشته باشد. مقاله به مطالعة فصول شماره 3 تا 8 این کمدی موقعیت میپردازد چرا که مطالعه تمامی بخشهای این سریال دنبالهدار که نزدیک به 400 قمست است خارج از حوصله این مقاله است. سؤال اصلی این مقاله این است که چگونه در این کارتون، خانواده امریکایی در اوقات فراغت بازنمایی شدهاند. به طور واضحتر اینکه اولاً تکتک افراد خانواده سیمسون اوقات فراغت خود را به مصرف چه کالاهایی اختصاص میدهند و ثانیًا در سطح خانوادگی این مصرف چه شکلی دارد. مبنای نظریای که مقاله بر آن متکی است، تئوری بازنمایی استوارت هال میباشد و روش مطالعه نشانهشناسی رولان بارت است. واحد تحلیل در قسمتهای مرتبط سکانس و در قسمتهای غیرمرتبط موضوع آن قسمت خاص میباشد.
عبدالله گیویان؛ شهرام احمدی
چکیده
یک آگهی تبلیغاتی به مثابه متنی رسانهای از تمهیدات گوناگونی برای انتقال پیام به مخاطبان خود استفاده میکند. در میان این تمهیدات، روایت و روایتگری عامل مهمی در صورتبندی متن آگهی است و ساختار روایتی بسیاری از آگهیهای تلویزیونی، از ویژگیها و عناصر یک داستان کوتاه بهره میگیرد. حوزههای روایتشناسی، تبلیغات و بازاریابی، مطالعات ...
بیشتر
یک آگهی تبلیغاتی به مثابه متنی رسانهای از تمهیدات گوناگونی برای انتقال پیام به مخاطبان خود استفاده میکند. در میان این تمهیدات، روایت و روایتگری عامل مهمی در صورتبندی متن آگهی است و ساختار روایتی بسیاری از آگهیهای تلویزیونی، از ویژگیها و عناصر یک داستان کوتاه بهره میگیرد. حوزههای روایتشناسی، تبلیغات و بازاریابی، مطالعات تلویزیون و ارتباطات، در سامان یافتن هدفمندِ واحدهای متنی این نوع آگهیها دخالت میکنند و از سویی دیگر به همراه رمزگان فرهنگی، مجرای ارتباط متن با جهان خارج از آن به شمار میروند. نقطة آغاز پژوهش، بر اساس تمایز نظری میان روایت و داستان، تفکیک میان «آگهیهای داستانی» از آگهیهایی است که ساختار داستانی بر روایت آنها غالب نیست. در وهله نخست، با بررسی پهنانگر، آگهیهای داستانی مورد مطالعه از منظر ساختار روایت به چهار دستة مختلف تقسیم شده است. کنشگران دخیل در این آگهیها نیز بر اساس نحوة ارتباط با کالاها و موضوعات مورد تبلیغ، به چهار نوعِ کلی دستهبندی شدهاند. در نهایت، با اتخاذ رویکردهای نشانهشناسی و تحلیل گفتمان انتقادی، مطالعة عمقی نمونهها نشان میدهد قطببندی اشخاصِ داستانی در این متون بر «مصرف» یا «اطلاعِ» آنها از ویژگیهای کالاها و خدمات مبتنی است و این آگهیها به دلیل ماهیت متنی خود، امکان خوانشهایی متفاوت و گاه متضاد با خوانش آرمانی و رسمی را فراهم میسازند.
عبدالله گیویان؛ محمد سروی زرگر
چکیده
وجود شکاف میان واقعیت و آنچه در رسانهها ارائه میشود، سبب شده تلاشهای بسیاری برای توصیف و تبیینِ چگونگی و چرایی شکلگیری بازنماییهای رسانهای از جهان خارج صورت گیرد. در سایه این تلاشها، امروزه بازنمایی رسانهای به مفهومی بنیادین در مطالعات فرهنگی و رسانهای تبدیل شده است. بر اساس فرضهای اولیه مطالعات فرهنگی، در بررسی ...
بیشتر
وجود شکاف میان واقعیت و آنچه در رسانهها ارائه میشود، سبب شده تلاشهای بسیاری برای توصیف و تبیینِ چگونگی و چرایی شکلگیری بازنماییهای رسانهای از جهان خارج صورت گیرد. در سایه این تلاشها، امروزه بازنمایی رسانهای به مفهومی بنیادین در مطالعات فرهنگی و رسانهای تبدیل شده است. بر اساس فرضهای اولیه مطالعات فرهنگی، در بررسی متون رسانهای، مؤلفههای ایدئولوژیک و اجتماعی موجود در ورای این متون و تأثیر آن در شکلگیری نگاه مخاطبان، امری است که باید به شکل جدی مدنظر قرار گیرد. در میان محصولات رسانهای موجود، سینمای هالیوود در ارائه بازنماییهای رسانهای از جهان خارج، موقعیت منحصربهفرد و بیبدیلی دارد. این تحقیق به بررسی «گفتمانی در درون گفتمانی دیگر» میپردازد. به این صورت که تصویر ایران در چهارچوبی از صورتبندی کلی شرق (و در اندازه کوچکتر؛ اسلام) در جهان غرب و بهویژه امریکا مورد بررسی قرار میگیرد. برای رسیدن به این هدف، فراوردههای سینمایی هالیوود به عنوان یک رسانه، و بخشی از رسانههای امریکایی در نظر گرفته میشود. به این ترتیب، تحقیق حاضر به تحلیل «رسانهای در میان رسانههای جمعی» امریکا میپردازد. بررسی فیلمهای سینمایی ساختهشده در هالیوود که به نحوی با ایران مرتبط بودهاند نشان میدهد در این فیلمها ایران به مثابه «دیگری فرودست» غرب نشان داده شده و کلیت عمل رسانهایِ هالیوود را میتوان بخشی از «نژادپرستی نوین» دانست. برای نیل به این هدف، از تلفیق دیدگاههای سه سنت نظریِ مطالعات فرهنگی، مطالعات پسااستعماری و نظریه فیلم استفاده شده است. در این منظومه نظری، مفهوم بازنمایی در مرکز مباحث نظری قرار دارد و رویکردی مرکب از نظریات استوارت هال و میشل فوکو در مورد مفهوم بازنمایی ارائه میشود. سپس دیدگاه ادوارد سعید در مطالعات پسااستعماری به عنوان مصداقی از کاربرد نظریه بازنمایی ارائه میشود. در نهایت سومین سنت نظری با عنوان نظریه فیلم، سعی در بهکارگیری مضامین بازنمایی و مطالعات پسااستعماری در حوزه مطالعات سینمایی خواهد داشت.
بهاره جلالزاده؛ بهزاد دوران
چکیده
بازیهای رایانهای همچون دیگر رسانهها محمل انتقال پیام هستند؛ پیامهایی که همچون دیگر رسانهها به دو صورت صریح و ضمنی منتقل میشوند. این مقاله برای پی بردن به پیامهای بازیهای رایانهای، ضمن بررسی نشانهشناختی و مقایسه آنها با ساختارهای روایی، بازی «عملیات ویژه 85» را همچون متنی در نظام نشانهشناسی مورد تجزیه و تحلیل ...
بیشتر
بازیهای رایانهای همچون دیگر رسانهها محمل انتقال پیام هستند؛ پیامهایی که همچون دیگر رسانهها به دو صورت صریح و ضمنی منتقل میشوند. این مقاله برای پی بردن به پیامهای بازیهای رایانهای، ضمن بررسی نشانهشناختی و مقایسه آنها با ساختارهای روایی، بازی «عملیات ویژه 85» را همچون متنی در نظام نشانهشناسی مورد تجزیه و تحلیل و رمزگشایی قرار داده است. مطالعه دقیق این بازی مشخص کرد که به اهداف تولیدکنندگان آن بسیار نزدیک است؛ ویژگیهایی نظیر وجه تسمیه نامها، علایق و انگیزههای شخصیتها و افراد درگیر در کشمکش و رخدادهای روایت، همگی در راستای مطرح کردن و شناساندن ارزشهای فرهنگی اسلامیـ ایرانی است. این ویژگیهای محتوایی «عملیات ویژه 85» را در نوع خود منحصربهفرد کرده اما در ایجاد اسطوره یا اسطورههایی ماندگار در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی موفق نیست.