علوم تربیتی، روانشناسی، علوم رفتاری و تربیتبدنی
علی اصغر هدایتی؛ مهران فرج اللهی؛ نعمت الله فاضلی؛ محمدرضا سرمدی
چکیده
آموزش باز در پرتو رشد فناوری، با تغییر در «فرهنگ آموزش» و تأکید بر اصل «یادگیرندهمحوری»، نظام آموزشی را دگرگون کرده است. ازآنجاکه در نظام آموزشی ایران، به این موضوع بیتوجهیشده، مقالۀ حاضر، بهمنظور آشکارسازی این «نیمگی»، مسئلۀ ساخت ناتمام آموزش باز در ایران را از دیدگاه انتقادی بررسی کرده و برای این واکاوی ...
بیشتر
آموزش باز در پرتو رشد فناوری، با تغییر در «فرهنگ آموزش» و تأکید بر اصل «یادگیرندهمحوری»، نظام آموزشی را دگرگون کرده است. ازآنجاکه در نظام آموزشی ایران، به این موضوع بیتوجهیشده، مقالۀ حاضر، بهمنظور آشکارسازی این «نیمگی»، مسئلۀ ساخت ناتمام آموزش باز در ایران را از دیدگاه انتقادی بررسی کرده و برای این واکاوی تاریخی ـکه دورۀ معاصر ایران را دربر میگیردـ از شیوۀ تبارشناسی منسوب به فوکو، استفاده شده است. تبارشناسی، تبیین تحولاتِ برههای تاریخ است در نسبتِ درونی آنها با قدرت. بهتعبیر فوکو، در گفتمان است که قدرت و دانش به یکدیگر پیوند میخورند. و منظور از «تحلیل تبارشناسانه»، راهبرد معرفتشناختیای است که در حوزههای گوناگون تاریخ، علوم سیاسی، و علوم اجتماعی شکل گرفته است؛ بنابراین، برای توصیف و تبیینِ مسئلۀ مقاله، ناگزیر از بررسی کردارهای گفتمانی سنتی و مدرنِ آموزشی در نسبتِ با فضای گفتمانی آموزش باز هستیم. در پاسخ به این پرسش مقاله که «ساخت ناتمام آموزش باز در ایران معاصر، محصول چه شرایطی است؟» یافتههای مقاله، حکایت از این دارد که «نادیدهانگاری وجوه نرمافزاری و گفتمانی علم که به سیطرۀ نگاه ابزاری به آن انجامیده است، فهم نارس از آموزش باز که آن را به آموزش مکمل فروکاسته است، و روابط بوروکراتیک، که با ویژگی دموکراتیک این آموزش فرامدرن در تعارض است، سبب ناتمامی آموزش باز شده و تعمیق چالش بیگانگیِ علم از فرهنگ و جامعه را درپی داشته است».
مطالعات فرهنگی
اعظم راودراد؛ سید میلاد موسوی حق شناس
چکیده
چه رابطهای میان نهاد قدرت و نهاد موزه وجود دارد؟ آیا در ایرانِ امروز، موزههایی با تمرکز بر موضوعات و دورانهای مختلف تاریخی، از نظر مواد و مصالح، نحوه تنظیم و مراقبت از آنها و رابطه با مخاطبان، به یک اندازه مورد توجه نهاد قدرت قرار گرفتهاند؟ برای پاسخ به این سؤال از نظریه و روش تحلیل گفتمان با تأکید بر نظریه فوکو و نیز شرح ژیلیان ...
بیشتر
چه رابطهای میان نهاد قدرت و نهاد موزه وجود دارد؟ آیا در ایرانِ امروز، موزههایی با تمرکز بر موضوعات و دورانهای مختلف تاریخی، از نظر مواد و مصالح، نحوه تنظیم و مراقبت از آنها و رابطه با مخاطبان، به یک اندازه مورد توجه نهاد قدرت قرار گرفتهاند؟ برای پاسخ به این سؤال از نظریه و روش تحلیل گفتمان با تأکید بر نظریه فوکو و نیز شرح ژیلیان رز بر این نظریه استفاده شده است. این مقاله، مطالعهای درباره آپاراتوسها و تکنولوژیهای نهادی سه موزه «ایران باستان»، «دوران اسلامی» و «انقلاب اسلامی و دفاع مقدس» با رویکرد تحلیل گفتمانِ نوع دوم است. تحلیل گفتمان نوع دوم بیشتر به نهادها، رویههای مربوط به آنها و نحوه تولید مطالب میپردازد. پس از بازدید میدانی از هر سه موزه، یافتهها حاکی از تفاوتهای قابلتوجه در آپاراتوس و تکنولوژیهای نهادی به کار رفته در آنهاست. نتایج نشان داد موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بهمنظور مفصلبندیِ گفتمانِ مطلوب متولیانِ خود یعنی استکبارستیزی، مقاومت و پیشرفت در مقایسه با دو موزه دیگر به متنوعترین، پیشرفتهترین و جذابترین طرحها، فضاسازیها، تکنولوژیهای نمایش، امکانات و فناوریهای نوین تجهیز شده است. با فاصلهای قابلتوجه موزه دوران اسلامی قرار دارد که علت آن میتواند اهمیت مضاعف تاریخ ایرانِ پس از اسلام و مظاهر فرهنگی آن در مقایسه با ایران باستان برای متولیان و صاحبان قدرت باشد.
جامعه شناسی
مجید ازادبخت؛ اصغر فهیمیفر؛ محمدرضا تاجیک
چکیده
رنگ، تنها رنگ نیست؛ نماد، زبان، پیام، دلالت، هنر، قدرت، مقاومت، و سیاست است. رنگ، عنصری دیداری، ارتباطی، و ادراکی است که میتواند احساسات آدمیان را تحریک یا تسکین بخشد و کنش گفتاری و رفتاری آنان را تغییر و جهت دهد. در آموزههای ادیان و نحلههای فکری و سیاسی، از رنگ بهعنوان یک نماد یا عامل تمایز از دیگران بهره گرفته شده و بازنماییها ...
بیشتر
رنگ، تنها رنگ نیست؛ نماد، زبان، پیام، دلالت، هنر، قدرت، مقاومت، و سیاست است. رنگ، عنصری دیداری، ارتباطی، و ادراکی است که میتواند احساسات آدمیان را تحریک یا تسکین بخشد و کنش گفتاری و رفتاری آنان را تغییر و جهت دهد. در آموزههای ادیان و نحلههای فکری و سیاسی، از رنگ بهعنوان یک نماد یا عامل تمایز از دیگران بهره گرفته شده و بازنماییها و قرائتهای متفاوت و متخالفی از رنگ و دلالتهای زبانشناختی و ماورای زبانشناختی آن ارائه شده است. در میان این فراوانی دلالتها، این نوشتار به روشی تحلیلی با بهرهگیری از منابع کتابخانهای، تمرکز خود را بر دلالت سیاسی رنگ قرار داده و با مفروض گرفتن رابطۀ رنگ و سیاست، تلاش کرده است دفتر خود را با اثبات یا ابطال این فرضیه بهپایان برد که: «هر بیرنگی، آنگاه که اسیر رنگِ امر نمادین یا امر واقع میشود، تبدیل به امر سیاسی (با جوهرۀ ستیهندگی یا آنتاگونیستی) میشود. این نوشتار، دو هدف را در خود نهان دارد: نخست، عبور از حصار تعریفهای سنتی از سیاست و امر سیاسی، و طرح سیاست بهمثابه امر هنری و برعکس (هدف نظری)، و دوم، آشنا کردن کنشورزان سیاسی با زبانِ متفاوت از سیاست، که میتواند هم بهمثابه زبان قدرت، و هم زبان مقاومت در جامعۀ امروز ما نقشآفرینی کند (هدف عملی).
جامعه شناسی
محمدسعید ذکایی؛ روحالله اسلامی
چکیده
در جامعهٔ ایران، مناسک مرتبط با عزاداری برای امامحسین(ع) از اهمیت و گستردگی قابلملاحظهای برخوردار است. در سالهای اخیر شکل تازهای از مراسم مربوط به اربعین در قالب پیادهروی دستهجمعی به سمت کربلا برای رسیدن به بارگاه امامحسین پدید آمده و از سال 1392 ابعاد میلیونی به خود گرفته است. از آنجا که حضور تعداد زیاد جمعیت ...
بیشتر
در جامعهٔ ایران، مناسک مرتبط با عزاداری برای امامحسین(ع) از اهمیت و گستردگی قابلملاحظهای برخوردار است. در سالهای اخیر شکل تازهای از مراسم مربوط به اربعین در قالب پیادهروی دستهجمعی به سمت کربلا برای رسیدن به بارگاه امامحسین پدید آمده و از سال 1392 ابعاد میلیونی به خود گرفته است. از آنجا که حضور تعداد زیاد جمعیت حاضر در رویداد اربعین، جایگاه اربعین را بهعنوان یکی از عناصر اصلی ابراز هویت شیعی برجسته نموده و مشارکت مؤثر ایرانیان در این رویداد، مجرایی بسیار مناسب برای شناخت کنشهای دینی ایرانیان بهدست داده است، بررسی نحوهٔ بازنمایی این فعالیت جمعی و گفتمانهایی که حول آن شکل گرفته است و به این پدیده معنا میدهد در مقالهٔ حاضر مورد توجه قرار گرفته و تنوع بازنماییهای آن با مراجعه به متون نوشتاری مکتوب و دیجیتال انتشاریافته در رسانههای ارتباط جمعی (روزنامهها، خبرگزاریها و پایگاههای خبری) در میدان جامعهٔ ایران در فاصله پنجسالهٔ 1392 تا 1396 به کمک رویکرد نظری و روشی تحلیل گفتمان لاکلو و موف و طی فرایند بررسی و تحلیل 1800روز مطلب، شناسایی شده است. با تمرکز بر شناسایی دال مرکزی، دالهای پیرامونی و تفکیک ژانرهای روایت متفاوت، شش گفتمان شکلگرفته حول مناسک زیارت اربعین ارائه میشود که این رویداد را ـ البته نه با قدرت برابر ـ بازنمایی میکنند. دستاورد مقاله از نوع توصیفی و اکتشافی است که میتواند زمینه فهم اربعین بهمثابهٔ یک پدیده اجتماعی و گفتوگو دربارهٔ دگرگونیهای فرهنگی ایران معاصر و شناخت تنوّع و تکثّر جامعه پس از انقلاب اسلامی را فراهم سازد.
سید بشیر حسینی؛ مختار جعفری
چکیده
هدف این نوشتار، بررسی چگونگی انواع مفاهمۀ گفتمانی سریالهای مذهبیـتاریخی از منظر رمزگشایی مخاطب اهل سنت است و به این سبب، به تحلیل گفتمان مهمترین سریالهای مذهبیـتاریخی سیمای جمهوری اسلامی ایران، به کارگردانی داوود میرباقری ـمطالعۀ موردی سه سریال شاخص امام علی (ع)، مسافر ری و مختارنامهـ از منظر اهل سنت پرداخته و با ...
بیشتر
هدف این نوشتار، بررسی چگونگی انواع مفاهمۀ گفتمانی سریالهای مذهبیـتاریخی از منظر رمزگشایی مخاطب اهل سنت است و به این سبب، به تحلیل گفتمان مهمترین سریالهای مذهبیـتاریخی سیمای جمهوری اسلامی ایران، به کارگردانی داوود میرباقری ـمطالعۀ موردی سه سریال شاخص امام علی (ع)، مسافر ری و مختارنامهـ از منظر اهل سنت پرداخته و با ملاحظۀ حقوق اقلیتهای دینی در رسانۀ ملی، بهتصریح و تشریح دو اصل بنیادین «حفظ وحدت» و «صدور گفتمان انقلاب» در راستای «منافع ملی» و «التزام عملی به قانون اساسی» میپردازد. همچنین به این پرسش پاسخ میدهد که پیامدهای عدم رعایت این دو اصل در ساخت و توزیع محتوای سریالهای تاریخیـمذهبی چیست؟ نظریههای بهکار رفته در این پژوهش عبارتند از: نظریۀ استفاده، نظریۀ خشنودی و مدل رمزگذاریـرمزگشایی استوارت هال. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیل گفتمان متن و فرامتن (از منظر مخاطب هدف پژوهش) بوده که با بهرهگیری از مدل سناریوسازی استقرایی چهارگانه، به جمعبندی و ارائۀ راهکار میپردازد. از اینرو، یافتههای تحقیق بر فرضهای مختلف مخاطبشناختی و واکنشهای متفاوت آنان (شامل طیف وسیعی اعم از کمتوجهی، عدم استفاده از رسانه، خودتحریمی رسانهای، انزوا، مذاکره و حتی تقابل) مبتنی است. بنابراین، با تأکید بر هویت ملی و ساخت سریالهایی از شخصیتها یا دورههای تاریخی مورد وفاق شیعه و سنی، میتوان به سمت وحدتآفرینی و پرهیز از مسئلهسازی گام نهاد.
جامعه شناسی
سیدضیاء هاشمی؛ محمد رضایی؛ سپیده اکبرپوران
چکیده
وضعیت ملالتآور و کسالتبار مدارس، سیاستگذاری برای افزایش شادی و نشاط را ناگزیر کرده است. موفقیت این سیاستها، پیش از همه در گرو وجود معنایی روشن و فهمی مشترک از شادی است. این مقاله با تکیه بر ابهام موجود در این حوزه، استخراج «معنا/ معانی حاکم بر مفهوم شادی در ساختار معنایی حاکم بر آموزش و پرورش» را موضوع اصلی کار خود قرار ...
بیشتر
وضعیت ملالتآور و کسالتبار مدارس، سیاستگذاری برای افزایش شادی و نشاط را ناگزیر کرده است. موفقیت این سیاستها، پیش از همه در گرو وجود معنایی روشن و فهمی مشترک از شادی است. این مقاله با تکیه بر ابهام موجود در این حوزه، استخراج «معنا/ معانی حاکم بر مفهوم شادی در ساختار معنایی حاکم بر آموزش و پرورش» را موضوع اصلی کار خود قرار داده است. برای پرداختن به این موضوع از مبانی نظری لاکلائو و موف بهره بردیم و ساختار معنایی حاکم بر نظام آموزشی را گفتمانی در نظر گرفتیم که در آن معنای هر نشانه از نسبتش با دیگر نشانهها، بهویژه نقاط مرکزی بهدست میآید. با استفاده از اسناد سازمانی موجود و مصاحبههای نیمساختیافته، به گردآوری دادهها پرداختیم. تحلیل محتوای کیفی دادهها، سه معنا از شادی را پیش روی ما قرار داد؛ علاوه بر معنای مسلط و اصلی که شادی را یکی از عواطف بشری تعریف میکند و معتقد است شادی میتواند وسیلهای برای نیل به کمال یا مانعی بر سر راه آن باشد، با دو معنای موقت نیز مواجه هستیم که یکی ناظر به تحرک و فعالیتهای جسمانی و دیگری ناظر بر ویژگیهای مکانی مدرسه است. هر سه معنا موقت و ناپایدارند. نتیجه آنکه، ساختار معنایی یکسانی در سپهر دستگاه آموزش و پرورش ایران از شادی تثبیت نشده است. گویا معانی متکثری در کشمکش با یکدیگر حیات روزمره دانشآموزان را پر کرده است.
مهدی منتظرقائم؛ زهره علیخانی
چکیده
با توجه به ارتباط همیشگی زندگی تودة مردم با مفهوم جبر و اختیار، و نیز اهمیت ذاتی این مفهوم در حیطة دین، و با عطف نظر به توانایی رسانهها در برساخت روایت تودة مردم از نظام اسباب هستی و همچنین با در نظر گرفتن روابط دین، دولت و تلویزیون در ایران، این تحقیق در پی پاسخگویی به این سؤال برآمده است که در سریال نمونة تحقیق که جزء سریالهای ...
بیشتر
با توجه به ارتباط همیشگی زندگی تودة مردم با مفهوم جبر و اختیار، و نیز اهمیت ذاتی این مفهوم در حیطة دین، و با عطف نظر به توانایی رسانهها در برساخت روایت تودة مردم از نظام اسباب هستی و همچنین با در نظر گرفتن روابط دین، دولت و تلویزیون در ایران، این تحقیق در پی پاسخگویی به این سؤال برآمده است که در سریال نمونة تحقیق که جزء سریالهای مذهبی عامهپسند است از مفهوم اختیار چه برساخت معناییای به مخاطب ارائه میشود. لذا ابتدا یک معرفی اجمالی از مفهوم اختیار در اندیشة اسلامی و دال های آن که امکان بازشناسی فضای تخاصم میان جبر مطلق و اختیار مطلق در بخش عملی تحقیق را فراهم میآورد، ارائه شده است. با اتخاذ رویکرد نظری بازنمایی برساختی، ترکیبی از رویکردهای تحلیل گفتمان برای تحلیل دیالوگهای سریال دربارة اختیار انسان و نیز الگوی تحلیل کنشگر گریماس برای تحلیل ساختار اساسی کنشگری در سریال استفاده شده است. با ترسیم جداول کنشگران پیرفتهای آغازین و پایانی و نیز نمودار شماتیک آنها نشان داده شده است که سریال به لحاظ روایی و گفتمانی متمایل به گفتمانی جبرگراست. در این مجموعه، نوع توالی روایی و نیز الگوی کنشگری جبری وجود دارد، و سریال خودش را حول دال کیفرانگاری سختیها و پاداشانگاری خوشی ها متعیّن میسازد؛ و دو دال تقدیرگرایی و خوابمحوری را در حوزة گفتمانی خود جذب و دال تأثیرگذاری ساختارهای اجتماعی را طرد میکند.
علی اشرفنظری؛ علی حسنپور؛ محسن حسنپور
چکیده
گفتمان های موجود در هر جامعه فرایندهایی را بازتولید می کنند که بر اساس آنها، این توانایی در افراد ایجاد می شود تا با به کارگیری نمادها، نشانه ها و زبان مشترک به عمل با یکدیگر بپردازند. هر گفتمان اغلب برخی انتخاب ها را به عنوان انتخاب های اشتباه، بی معنا یا غیرمناسب کنار می گذارد. در این پژوهش تلاش می شود با رویکرد مطالعات فرهنگی و بهره ...
بیشتر
گفتمان های موجود در هر جامعه فرایندهایی را بازتولید می کنند که بر اساس آنها، این توانایی در افراد ایجاد می شود تا با به کارگیری نمادها، نشانه ها و زبان مشترک به عمل با یکدیگر بپردازند. هر گفتمان اغلب برخی انتخاب ها را به عنوان انتخاب های اشتباه، بی معنا یا غیرمناسب کنار می گذارد. در این پژوهش تلاش می شود با رویکرد مطالعات فرهنگی و بهره گیری از روش گفتمان، سیاست نام گذاری در مجموعه های طنز صدا و سیما مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی ابتدا به جمع آوری داده ها پرداخته شده است و سپس با انتخاب پنج مجموعه طنز پخش شده از صدا و سیما به استخراج نام های مورد استفاده در این برنامه ها و نسبت آنها با نام های ملی و اسلامی پرداخته شده است. در این راستا، از مجموعه های پخش شده در سال های دهه 1380 به صورت تصادفی پنج سریال تلویزیونی، مرد هزارچهره، دارا و ندار، خوش نشین ها و خانه به دوش انتخاب شده، مورد بررسی قرار گرفته اند و نام هایی که در این مجموعه ها مورد استفاده قرار گرفته بود، استخراج شده است. نتایج این پژوهش در جداول فراوانی نشان می دهد علی رغم اینکه در زندگی اجتماعی همواره نام ها و نشانه های مندرج در متن گفتمان اسلامی مرکزیت دارند، در مجموعه های طنز صدا و سیما، این نام ها حداقل استفاده را دارند و در مقابل، این نام های ایرانی اند که بیشترین استفاده را داشته اند. از این رو، گفتمان معنایی حاکم در عرصه سیاست نام گذاری در برنامه های طنز صدا و سیما فرایندهایی را ایجاد کرده است که منجر به بازنمایی طنزگونه اسامی اغلب ایرانی و تضعیف نظام معنایی آن از طریق مطایبه بوده است.
جمال محمدی؛ مریم کریمی
چکیده
پژوهش حاضر در پی بررسی نحوة تفسیر و رمزگشایی سریال «فاصلهها» از سوی زنان شهر ایلام است. مبنای نظری کار، رویکرد مطالعات فرهنگی در مطالعة تلویزیون و مخاطبان آن است. مسئلة اصلی در این پژوهش این است که در سریال تلویزیونی فاصلهها کدام دسته از ایدهها و ارزشها مسلط هستند و طبیعی جلوه داده میشوند و مخاطبان (در اینجا زنان شهر ایلام) ...
بیشتر
پژوهش حاضر در پی بررسی نحوة تفسیر و رمزگشایی سریال «فاصلهها» از سوی زنان شهر ایلام است. مبنای نظری کار، رویکرد مطالعات فرهنگی در مطالعة تلویزیون و مخاطبان آن است. مسئلة اصلی در این پژوهش این است که در سریال تلویزیونی فاصلهها کدام دسته از ایدهها و ارزشها مسلط هستند و طبیعی جلوه داده میشوند و مخاطبان (در اینجا زنان شهر ایلام) بسته به جایگاه اجتماعیشان به چه گفتمانهایی دسترسی دارند و با توجه به این گفتمانها چگونه خوانش مرجح این سریال را رمزگشایی میکنند؟ ابتدا با استفاده از روش نشانهشناسی ساختگرایانه تلاش شده، خوانش مرجح سریال تشریح شود و سپس با استفاده از روش مصاحبة گروهی متمرکز، قرائتهای زنان از این مجموعه مورد مطالعه قرار گیرد. نتایج پژوهش حاکی از این است که تفاوتهای زیادی در واکنش مخاطبان، نسبت به این سریال وجود دارد و آنان دریافتکنندگان منفعل پیامهای موجود در سریال نیستند. زنان با توجه به طبقة اجتماعی و شرایط اجتماعیای که در آن زندگی میکنند، دسترسی متمایزی به گفتمانهای متفاوت دارند و بنابراین از سوبژکتیویتة ناهمسانی برخوردارند. به همین دلیل در مواجهه با گفتمان مسلط سریال، آن را به گونههای متفاوتی رمزگشایی میکنند.
حسین پیرنجمالدین؛ سیدمحمد مرندی؛ محمدرضا عادلی
چکیده
این گفتار به بررسی بازنمایی جهان اسلام و خاصه ایران در رسانههای غربی میپردازد. مقاله میکوشد ریشههای این بازنمایی را در گفتمان شرقشناسانه بازجوید، گفتمانی که در آن غرب درباره شرق «دانش» تولید کرده و به واسطه آن استیلا و برتری خود بر «دیگرِ» خود را توجیه و ابقا کرده و مشروعیت بخشیده است. نویسندگان ابتدا به بحث پیرامون ...
بیشتر
این گفتار به بررسی بازنمایی جهان اسلام و خاصه ایران در رسانههای غربی میپردازد. مقاله میکوشد ریشههای این بازنمایی را در گفتمان شرقشناسانه بازجوید، گفتمانی که در آن غرب درباره شرق «دانش» تولید کرده و به واسطه آن استیلا و برتری خود بر «دیگرِ» خود را توجیه و ابقا کرده و مشروعیت بخشیده است. نویسندگان ابتدا به بحث پیرامون ماهیت و کارکرد بازنمایی پرداخته و سپس برخی وجوه و راهبردها در رویکرد رسانهای غرب به جهان اسلام و ایران را وا میکاوند و برآنند تا پیوند آنها با کارکردها و صورتبندیهایِ گفتمانی را روشن سازند. مقاله بر ضرورت پرداختن به این مسائل جهت ایجاد فضایی متوازنتر و معقولتر برای گفتگویی ثمربخش میان تمدنها و ملتها، تأکید میکند.
حسین میرزایی؛ امین پروین
چکیده
در سالهای اخیر مطالعۀ «دیگری» و «نمایش دیگری» به صورت مستقل در سنت مطالعات فرهنگی بهخصوص نزد محققانِ «مرکز مطالعات فرهنگی بیرمنگام» همچون استوارت هال اهمیت یافته و از آن به عنوان دریچهای برای شناخت خود، جامعه و فرهنگ خودی استفاده میشود. شرقشناسی ادوارد سعید و غرب و بقیه استوارت هال دو نمونۀ درخشان چنین مطالعهای ...
بیشتر
در سالهای اخیر مطالعۀ «دیگری» و «نمایش دیگری» به صورت مستقل در سنت مطالعات فرهنگی بهخصوص نزد محققانِ «مرکز مطالعات فرهنگی بیرمنگام» همچون استوارت هال اهمیت یافته و از آن به عنوان دریچهای برای شناخت خود، جامعه و فرهنگ خودی استفاده میشود. شرقشناسی ادوارد سعید و غرب و بقیه استوارت هال دو نمونۀ درخشان چنین مطالعهای را نشان میدهند. صنایع فرهنگی و ارتباطات انسانی از مهمترین مسائل ﻣﺆثر در شکلگیری نگاه به غرب در ایران بودهاند. به این ترتیب شاید بتوان نخستین نسل از ایرانیانی را که به غرب سفر کردند، نخستین نسل از نمایشدهندگان دیگری در ایران دانست. هدف از نگارش این مقاله، بررسی نمایش غرب در سفرنامههای ایرانیانی است که در دوره مشروطه از اروپا دیدن کردهاند. در این راستا، سفرنامههای رضا قلی میرزا، حاج سیاح، عمادالسلطنه و میرزا صالح شیرازی، به عنوان نمونههای این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتهاند. سؤال اصلی تحقیق بدین قرار است که «غرب چگونه در این سفرنامهها به تصویر کشیده شده است»؟ پیشفرض اصلی نوشتار حاضر این است که غرب، پیش از هر چیز، یک برساختۀ فرهنگی ـ تاریخی است. به منظور تبیین نظری مفاهیم «دگرسانی» و «تفاوت» نظریاتی همچون واسازی دریدا، نظریۀ متن بارت، بینامتنیت کریستوا، روانکاوی لکان، زبانشناسی سوسور و باختین، گفتمان فوکو، لاکلو و موفه، و بازنمایی هال، مورد استفاده قرار گرفته است. متون این سفرنامهها به روش بازنمایی ـ گفتمان تحلیل شدهاند. سازوکارهای کلیشهسازی شامل دونیمسازی، طبیعیسازی، فتیشسازی، انکار و تقلیل تفاوت، از جمله سازوکارهایی بودهاند که از طریق آنها تحلیل سفرنامهها مورد ارزیابی نهایی قرار گرفته است.
جمال مجمدی
چکیده
تلاش اصلی این مقاله، تبیین نحوه قرائت یا رمزگشایی، مجموعههای تلویزیونی توسط مخاطبان (زنان) است. این پرسش که مجموعههای تلویزیونی، به مثابه گفتمانهایی ترکیبی، چه معناها، ایدهها و ارزشهایی را ( از طریق بهکارگیری یک سری تمهیدات، سازوکارها و شگردهای فنی و نیز به واسطه برخی رمزگان اجتماعی و ایدئولوژیک ) مرجح میسازند و مخاطبان ...
بیشتر
تلاش اصلی این مقاله، تبیین نحوه قرائت یا رمزگشایی، مجموعههای تلویزیونی توسط مخاطبان (زنان) است. این پرسش که مجموعههای تلویزیونی، به مثابه گفتمانهایی ترکیبی، چه معناها، ایدهها و ارزشهایی را ( از طریق بهکارگیری یک سری تمهیدات، سازوکارها و شگردهای فنی و نیز به واسطه برخی رمزگان اجتماعی و ایدئولوژیک ) مرجح میسازند و مخاطبان چگونه این معناها، ایدهها و ارزشها را رمزگشایی و تفسیر میکنند ، موضوع اصلی پژوهش حاضر است. از این منظر، یک مجموعه نوعی «ترکیببندی» عناصر مختلف و گاه متضاد است که حول «نقطه محوری» خاصی حدت یافته است. سوبژکتیویته مخاطبان نیز ترکیبی از عناصر مختلف است. در مواجهه این دو ترکیببندی است که معنا برساخته میشود. در پژوهش حاضر، ابتدا کوشیدهایم با استفاده از روش تحلیلی نشانهشناختی – ساختگرایانه «خوانش مرجح» مجموعه «پرواز در حباب» را تشریح کنیم و سپس با استفاده از روش کیفی بحث گروهی متمرکز، به مطالعه قرائتهای مخاطبان (زنان) از این مجموعه پرداختهایم. از جمله نتایج این پژوهش در بخش نخست، آن است که خوانش مرجح این مجموعه میکوشد نهیلیسم اجتماعی نهفته در پس گرایش افراد به مواد مخدر را پنهان کند و علت اصلی شکلگیری این پدیده را به وجود منابع شر نسبت دهد. در بخش تحلیل قرائتهای مخاطبان مشخص خواهد شد که مخاطبان، قرائت معارضی از این مسئله دارند.