حمید عبداللهیان
چکیده
این مقاله میخواهد به نقش زبان و تنوع زبانی و فرهنگی از بعد معرفتشناسی بپردازد. از این رو، با طرح این که ارتباطات بینفرهنگی در فرآیند تکوین علمی خود به دلیل غیرارتدوکسی بودن، در چمبرۀ تعیین موضوع، نظریه و روش قراردارند، نشان میدهد که در این مرحله از تکوین حداقل به تعیین یک امر نیاز دارند؛ ماهیّت مسئله در ارتباطات بینفرهنگی ...
بیشتر
این مقاله میخواهد به نقش زبان و تنوع زبانی و فرهنگی از بعد معرفتشناسی بپردازد. از این رو، با طرح این که ارتباطات بینفرهنگی در فرآیند تکوین علمی خود به دلیل غیرارتدوکسی بودن، در چمبرۀ تعیین موضوع، نظریه و روش قراردارند، نشان میدهد که در این مرحله از تکوین حداقل به تعیین یک امر نیاز دارند؛ ماهیّت مسئله در ارتباطات بینفرهنگی چیست؟ شکلگیری کلیّت ارتباطات بینفرهنگی یک پروژۀ زمانمند است که پرداختن به آن در یک مقاله میّسر نیست. بر این اساس، ادعای مقاله این است که با روشن شدن ماهیّت مسئله در ارتباطات بینفرهنگی و نشان دادن راههای جستجو، راه حلّ مسئله، قالب علمی، قالبهای الگویی و ملاحظات روششناسانۀ آن نیز قابل تعیین و تشخیص خواهند بود. بدین منظور، مقاله با استفاده از روششناسی ترکیبی اسنادی، مرور تاریخی و مصاحبههای عمقی نشانمیدهد که مسئله در ارتباطات بینفرهنگی و حلّ آن، مستلزم رعایت نکاتی روششناسی است که پیش از آنکه در آموزههای کلاسیک دانشگاهی موجود باشد، در موضع معرفت شناختی و حلّاجی فردیِ محقق نهفته است. بنابراین، در این مقاله بر برتری زبان و نشانهها بر شکلگیری و حلّ مسئله در ارتباطات بینفرهنگی برای تحقق ارتباط مؤثّر بین افراد در جوامع جدید تآکید میکنیم. مقاله سه دوره را در تاریخ تکوین علوم اجتماعی از هم متمایز میکند: 1- دورۀ اولیه از زمان کنت تا جنگ جهانی دوم، 2- دورۀ دوم که از جنگ جهانی دوم تا اواسط دهۀ 1980 میلادی (1360 شمسی) ادامه یافت و 3- دورۀ سوم که از اواسط دهۀ 1980 میلادی که تاکنون ادامه دارد. در دورۀ اول، شکلگیری ارتباطات بینفرهنگی ابتدا در حوزۀ سنت علوم اجتماعی و برای شناخت مکان سازوکارهای تفاوت و قوممداری و یافتن راههای سلطۀ استعماری صورتگرفت. در دورۀ دوم، تأثیر تفکّر مدرن در نظریهپردازی در حوزه همسانسازی اقتصادی جوامع متبلور شد، اما در دورۀ سوم رشد اولویت های فردی و جمعی اهمیّت یافته است. بهعبارت دیگر، اکنون مسئله این است که چگونه باید میان انتظارات فردی و نیازهای زندگی جمعی و فراملی سازگاری ایجاد کرد. در این مقاله بر دورۀ سوم تأکید میکنیم و نشان میدهیم که مسئله در ارتباطات بینفرهنگی از برآیند الف- سرخورگیهای علمی- الگویی دورۀ مدرن، ب- ملاحظات تجربه محلّی، ج- نسبت با انتظارات فراملی و د- کنش متقابل با رسانههای جدید به ویژه اینترنت شکل میگیرد. تجارب این بحث نظری-روششناختی را از کار در حوزۀ ایران بهدست آوریم و در بسط بحث بهکار میبریم.