علوم اجتماعی و ارتباطات
حمیده مولایی؛ زهرا مجدی زاده
چکیده
شبکههای اجتماعی، با قابلیتهای خاص خود ازجمله مخاطبمحوری، مشارکتی و تعاملی بودن، امکان گمنامی، و نظارت ناکافی، امکانات بالقوهای را برای خودابرازی کاربران فراهم کردهاند. باوجوداین، تفاوتهای فرهنگی، در چگونگی خودابرازی کاربران در شبکههای اجتماعی تأثیرگذار است. این مقاله نقش تفاوتهای فرهنگی را در خودابرازی دانشجویان ...
بیشتر
شبکههای اجتماعی، با قابلیتهای خاص خود ازجمله مخاطبمحوری، مشارکتی و تعاملی بودن، امکان گمنامی، و نظارت ناکافی، امکانات بالقوهای را برای خودابرازی کاربران فراهم کردهاند. باوجوداین، تفاوتهای فرهنگی، در چگونگی خودابرازی کاربران در شبکههای اجتماعی تأثیرگذار است. این مقاله نقش تفاوتهای فرهنگی را در خودابرازی دانشجویان سه دانشگاه تهران، امیرکبیر، و صنعتی شریف، در شبکههای اجتماعی فیسبوک و گوگلپلاس، بررسی و تبیین کرده است. به این منظور، یک پرسشنامه آنلاین، طراحی و بهصورت تصادفی، برای دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد سه دانشگاه یادشده که کاربران شبکههای اجتماعی بودند، فرستاده شد. تعداد 371 دانشجو به سؤالات پرسشنامه پاسخ دادند. نتایج تحلیل کمّی دادهها نشان میدهد که زنان، در مقایسه با مردان و اقلیتهای قومی، در مقایسه با گروه اکثریت، تمایل بیشتری به حمایت از تفاوتهای فرهنگی خود در شبکههای اجتماعی دارند، اما این فعالیت در گروه اکثریت دینی (شیعه)، بیش از اقلیتهای دینی ایران است و اقلیتهای دینی ـدر مقایسه با شیعیانـ به میزان کمتری به تولید محتوا در مورد حمایت از مذهب خود پرداختهاند.
علوم اجتماعی و ارتباطات
زهرا مجدی زاده؛ اعظم راودراد
چکیده
در اینستاگرام، بخش بزرگی از معنای برساخت شده با تصاویر به مخاطب منتقل میشود و به همین دلیل نیاز است که متون اینستاگرامی با رویکردی چندوجهی تحلیل شوند. روش تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی، همچون سایر انواع تحلیل گفتمان انتقادی به مفاهیم قدرت و ایدئولوژی و نیز به بافت دﺧﯿﻞ در اﻣﺮ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺘﻦ توجه دارد و در عین حال، به دلیل توجه بر ...
بیشتر
در اینستاگرام، بخش بزرگی از معنای برساخت شده با تصاویر به مخاطب منتقل میشود و به همین دلیل نیاز است که متون اینستاگرامی با رویکردی چندوجهی تحلیل شوند. روش تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی، همچون سایر انواع تحلیل گفتمان انتقادی به مفاهیم قدرت و ایدئولوژی و نیز به بافت دﺧﯿﻞ در اﻣﺮ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺘﻦ توجه دارد و در عین حال، به دلیل توجه بر چندوجهی بودن و استفاده از رویکرد نشانهشناسی اجتماعی، برای تحلیل متون اینستاگرامی سازگار است. هدف مقاله حاضر، معرفی این روش و بیان چگونگی کاربست آن بهعنوان روشی مناسب برای انجام تحلیل گفتمان در اینستاگرام است. ساخت هویت، یک حوزه اصلی موردعلاقه برای مطالعات گفتمان انتقادی به شمار میرود و رسانههای اجتماعی مبتنی بر تصویر، توانایی تصویر برای برساخت هویت و انتقال آن به دیگران را ارتقا دادهاند. به همین دلیل، مطالعه برساخت هویت در صفحات کودکمحور اینستاگرامی برای مطالعه موردی انتخاب شد. ابتدا الگوی تحلیلی کرس و ونلیوون شرح داده شد. سپس تنها صفحه کودکمحور خواهربرادری که در دسته اینفلوئنسرهای سطح بالای اینستاگرام ایرانی قرار دارد، با این روش و به تفکیک سطح متنی و سطح پیکره ای تحلیل شد. به دنبال آن گفتمانهای مردسالاری و سرمایهداری شناسایی و ارتباط آن با زمینه اجتماعی و صنعتی شرح داده شد. یافتهها همچنین سیال شدن و همزمانیشدن هویتها، متاثر از ظهور رسانههای اجتماعی را نشان داد. اهمیت این مقاله در معرفی و سپس نشان دادن کاربرد روش تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی و متکی بر نشانه شناسی اجتماعی است که در پژوهش های مختلف کمتر به کار گرفته شده است.