علی ربانی خوراسگانی؛ وحید قاسمی؛ رسول ربانی؛ مهدی ادیبی سده؛ نادر افقی
چکیده
هدف از این مقاله تحلیل جامعهشناختی شیوههای تولید علم، بررسی رویکردهای نوین در این زمینه، تشریح رویکردهای موجود در ارتباط با کاربرد الگوی بومی در تولید دانش و سرانجام دستیابی به رهیافتهای حاصل از تحلیل و بحثهای مذکور به منظور برنامهریزی در فضای تولید دانش در جامعه ایران بود. پس از بررسی رویکردهای مطرح در جامعهشناسی علم، ...
بیشتر
هدف از این مقاله تحلیل جامعهشناختی شیوههای تولید علم، بررسی رویکردهای نوین در این زمینه، تشریح رویکردهای موجود در ارتباط با کاربرد الگوی بومی در تولید دانش و سرانجام دستیابی به رهیافتهای حاصل از تحلیل و بحثهای مذکور به منظور برنامهریزی در فضای تولید دانش در جامعه ایران بود. پس از بررسی رویکردهای مطرح در جامعهشناسی علم، مراحل مختلف توسعة این علم بررسی شد. از سوی دیگر چون تولید علم فرایندی درگیر در ساختارهای اجتماعی و ارتباطات اجتماعی است، به منظور طرح و بررسی تحولات اخیر در شیوه تولید دانش، سه پارادایم یا الگوی نظری تولید دانش مورد تحلیل و نقد قرار گرفتند. همچنین کاربرد الگوی بومی در تولید دانش مورد بررسی قرار گرفت و دو دسته رویکرد در این زمینه معرفی شدند که هریک ایدههایی را در ارتباط با دانش بومی و بومیسازی دانش مطرح کردند. در پایان کوشش شده تا به این پرسش پاسخ داده شود که رهیافت مباحث مطرحشده برای جامعه ایران چه مواردی میتواند باشد؟
رسول ربانی؛ حامد شیری
چکیده
الگوهای گذران اوقات فراغت تا چه حد میتوانند بازنمای هویت اجتماعی باشند؟ آیا این الگوها در تداوم هویت طبقاتی قرار میگیرند یا در متن فرهنگ مصرف محور معاصر و تغییرات فرهنگی پست مدرن، هویتهای متمایز اجتماعی دیگری را بر اساس الگوهای مصرف بیان میکنند؟ هدف مقاله حاضر بررسی هویت اجتماعی در چارچوب تحلیلی مفهوم «اوقات فراغت» به ...
بیشتر
الگوهای گذران اوقات فراغت تا چه حد میتوانند بازنمای هویت اجتماعی باشند؟ آیا این الگوها در تداوم هویت طبقاتی قرار میگیرند یا در متن فرهنگ مصرف محور معاصر و تغییرات فرهنگی پست مدرن، هویتهای متمایز اجتماعی دیگری را بر اساس الگوهای مصرف بیان میکنند؟ هدف مقاله حاضر بررسی هویت اجتماعی در چارچوب تحلیلی مفهوم «اوقات فراغت» به مثابه بخشی از مفهوم عام «سبک زندگی» است. این مطالعه به دو شیوه پژوهش کیفی با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و روش پیمایشی با استفاده از تکنیک پرسشنامه در بین جوانان شهر تهران به اجرا درآمده است. نتایج تحقیق بیانگر نقش تعیینکننده «طبقه اجتماعی» و ترکیب همزمان«جنسیت» با طبقه اجتماعی در خطوط تمایز و تفاوت الگوهای گذران اوقات فراغت است. حوزه فراغت در تهران به عنوان عرصه انتخاب فردی هنوز در دایره محدود طبقه اجتماعی و جنسیت است. کنشگران اگرچه آزادی انتخاب دارند اما این انتخاب توسط متغیرهای ساختاری و زمینهای محدود شده است. همبستگی شدید هویت با طبقه اجتماعی و جنسیت ـ در حوزه فراغت ـ به معنای نفی تفاسیر پست مدرن در تمایزاتِ اجتماعی متکثرِ مبتنی بر مصرف است.